امام موسی صدر در سلسله نشست‌هایی در ایام شهادت حضرت زهرا تا ولادت ایشان، خطبۀ مشهور ایشان را شرح و توضیح داده است. در این سخنان امام صدر به مسئلۀ عبادت و آسیب‌شناسی آن و خصوصاً آثار نماز می‌پردازد.

در بخشی از شرح این خطبه می‌خوانیم:


«فاطمه (س) به این امت می‌‏نگرد و می‌‏بیند آنان نماز می‌‏خوانند و بسیار هم نماز می‌‏خوانند، ولی ـ‌سبحان‌الله‌ـ آیا سخن پیامبر را دربارۀ علی بن ابی‌طالب نشنیده‌‏اند؟ آیا این مردم تا دیروز با پیامبر زندگی نمی‌‏کردند و احکام و حقوق را از زبان ایشان نمی‌‏شنیدند؟ آیا نشنیدند که فرمود: «الساکِتُ عَنِ الحَقِّ شَیطانٌ أخرَسٌ.» (کسی که از گفتن حق خاموش بماند، شیطانی لال است.) آیا این سخنان را از رسول خدا شنیده بودند؟ چطور اجازه دادند در برابر چشمانشان حق از دست اهل آن خارج شود؟ از حجـهالوداع و خطبۀ غدیر و فرمان پیامبر به ولایت علی، تنها چهار ماه گذشته بود. آیا فراموش کردند؟ یا خود را به بی‏ اطلاعی زدند؟ یا ساکت ماندند؟ مگر نه این است که کسی که از گفتن حق خاموش بماند، شیطانی لال است؟ چرا نمازها و عبادات و شعایر دینی و حج و دیگر اعمال، آن‌ها را از رو آوردن به باطل و چشم بستن از حق باز نداشت؟ زیرا عبادت برای آنان عادت شده و معنا و روح خود را از دست داده بود. فقط نماز می‌‏خواندند و می‌‏رفتند.»


امام صدر در بخش دیگری درباره اعتراض حضرت فاطمه(س) به بی اثر بودن عبادات امت می گوید:


«فاطمه (س) این سؤال را مطرح می‌‏کند که‌ ای مردم! چگونه نماز می‌‏خوانید، ولی از توطئه‏‌ها و ترفندها می‌‏هراسید؟ چگونه نماز می‌‏خوانید، ولی نسبت به حق پایمال‏ شده سکوت می‌‏کنید؟ دیروز خلافت را غصب کردند و امروز فدک را؛ این هدیۀ پدرم که روزیِ فرزندانم در آن است. ولی شما سکوت کرده ‏اید. همۀ شما سفارش ‏های پیامبر را شنیده ‏اید. پس چرا خاموشید؟ گروهی از شما به سبب طمع و گروهی به سبب ترس سکوت کرده ‏اید. گروهی سود می‌‏برید و گروهی می‌‏ترسید. نمازگزاری که در اثر پیوند با خداوند، قوی و با اقتدار است، نه می‌‏ترسد و نه طمع می‌‏ورزد. چرا نمی‌‏ترسد و طمع نمی‌‏برد؟ چون قوی و نیرومند است. انسانی که نماز می‌‏خواند، در واقع روزی پنج بار با خدا ارتباط دارد. این طور نیست؟ شما در نمازتان آیا با خدا ارتباط ندارید؟ آیا با او سخن نمی‌‏گویید؟ آیا نمی‌‏گویید: «تن‌ها تو را می‌‏پرستیم و تنها از تو یاری می‌‏جوییم؟» اگر خدا درون شما و در برابر شما حضور نداشته باشد، نمی‌‏توانید بگویید «تو را می‌‏پرستیم.» باید بگوییم «او را می‌‏پرستیم.» این‌طور نیست؟ وقتی می‌‏توانید خطاب به خدا صحبت کنید که خود را در پیشگاه خدا ببینید و کسی که در ارتباط با خدا و در محضر خدا و همراه با خداست، چنین فردی، در راه حق قوی و نیرومند است و انسان قوی نمی‌‏ترسد و طمع نمی‌‏برد، زیرا طمع ناشی از فقر روحی و روانی است. کسی که از درون فقیر باشد، از دیگران می‌‏خواهد نیاز و ناتوانی او را برطرف کنند. چنین انسانی کجا می‌‏تواند قوی باشد و ترسو و پیمان‌شکن نباشد؟ فاطمه می‌‏پرسد: آیا نماز نمی‌‏خوانید؟ آیا نماز، شما را از گناهان باز نمی‌‏دارد؟ آیا نماز، فقر و ناتوانی شما را برطرف نمی‌‏کند؟ پس چرا ساکت مانده‏ اید؟ روشن است که عبادت شما، جوهر و روح خود را از دست داده است.»

امام موسی صدر در ادامه عنوان می‌کند:


«درود خدا بر توای فاطمه! گویا پس از هزار و سیصد و چهل سال، خطاب به ما سخن می‌‏گویی! گویا هفتاد سال پیش، این سخنان را گفته ‏ای! گویا همین امروز برای ما صحبت می‌‏کنی و خطاب به ما می‌‏گویی:‌ ای گروه مسلمانان،‌ ای نمازگزاران،‌ ای شب‏ زنده ‏داران عبادت‏ پیشه، چطور نماز می‌‏خوانید، ولی احساس قوت و استواری نمی‌‏کنید؟ نماز تمرینی است برای اقتدار و موضع اجتماعی مردم، ولی کدام اقتدار؟ اقتداری که به غرور و خودبینی نینجامد؛ اقتداری که متکی بر نفس نیست، بلکه یاری‌گرفته از خداوند است.

بنابراین، فاطمه (س) می‌‏گوید: چرا نماز شما را قوی نکرده است؟ چرا نماز شما موجب غرور شما شده است؟ فاطمه می‌‏خواهد این وضع را تعدیل و اصلاح کند. می‌‏گوید:‌ ای مسلمانان، درست است که خدا به نماز فرمان داده است، ولی این فرمان به سبب نیاز او به نماز شما نیست، بلکه خدا برای تربیت شما و تقویت اوضاعتان به آن فرمان داده است. ولی شما، آن‌گونه که پیداست، از آن بهره نمی‌‏‏گیرید، زیرا به سبب ترس و طمع در برابر حقی که پایمال شده است، سکوت کرده‌‏اید. آن‌گاه حضرت فاطمه به ما خطاب می‌کند و می‌‏گوید:‌ ای مسلمانان، شما چگونه نماز می‌‏خوانید، ولی راضی می‌‏شوید که حق غصب شود و کرامت بر باد رود؟ چگونه احساس ضعف می‌‏کنید، در حالی که هر روز پنج بار با خداوند رب الارباب و آفرینندۀ آسمان‏‌ها و زمین پیوند برقرار می‌‏کنید؟ از چه می‌‏ترسید؟ چگونه می‌‏ترسید، در حالی که هر روز با خدا ارتباط برقرار می‌کنید؟ خدایی که او را آن‌گونه که سزاست، نشناخته ‏اید و زمین در قبضۀ قدرت او و آسمان‌ها درهم‌پیچیده به دست اوست. از هیچ چیز نباید ترسید.»


متن کامل این مطلب در جلد ۱۱ مجموعه «گام به گام با امام» منتشر شده است.

hotnewsسایر5 سال پیش • dahio.com • 27

برچسب‌ها



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها