شهردار لیورپول لبخندی عصبی به لب و زنجیر طلایی تشریفاتی به اندازه یک نعلبکی به گردن دارد؛ مدلی که برای خوشآمدگویی به خاندان سلطنتی یا مقامات خارجی استفاده میشود، که کاملاً مناسب به نظر میرسد زیرا هرروز فرصت دیدار با پادشاه مصر پیدا نمیشود. روزی پاییزی و بدون ابر در مرسیساید است و مهاجم لیورپول محمد صلاح به تالار شهر آمده تا با یکی از کانالهای تلویزیونی مصری مصاحبه کند. تهیهکنندگان میخواستند مکانی مجلل و آرمانی برای فیلمبرداری از نماد ملی خود داشته باشند و چه جایی بهتر از اینجا؟
داستانهای مصر
در مصر، جایی که داستان زندگی محمد صلاح در مدارس تدریس میشود، نام مستعار او «شادیآفرین» است. همانقدر که در زمین بازی شاهکار میکند، در طول پنج فصل لیورپول را به قهرمانی لیگ برتر و لیگ قهرمانان رساند و رکوردهای بیشماری را در طول این مسیر شکست، در خارج از زمین هم همانقدر بزرگ است. لبخند عمیق؛ ریش آفریقایی؛ سالم؛ سختکوش؛ خانوادهدار. در «نجریج» که روستایی در دلتای نیل در شمال قاهره است و صلاح در آنجا بزرگ شد، سخاوت او اسطورهای شده است. او برای ساخت مدرسه، تصفیه آب، و ایستگاه آمبولانس در آنجا هزینه کرده و بنیاد او هر ماه برای نیازمندان غذا و پول فراهم میکند.
آنقدر داستان در مورد خیرخواهی محمد صلاح ساخته شده که خیلی از آنها حقیقت ندارند اما از آنجایی که صلاح تقریباً هرگز مصاحبه نمیکند صحت این داستانها هیچوقت ثابت نمیشود. برخی از این داستانها حقیقت دارند اما اگر ویدئو یا عکسی از آنها وجود نداشت تخیلی به نظر میرسیدند، مانند زمانی که گروهی از ولگردها مردی بیخانمان را در پمپ بنزین اذیت میکردند و محمد صلاح با بنتلی ظاهر شد و اوضاع را سر و سامان داد و به فرد بیخانمان هم پول داد تا جایی برای ماندن پیدا کند. حقیقت دارد. یا زمانی که یک دزد مبلغی در حدود ۱۵۰۰ پوند از ماشین پدر صلاح دزدید و پلیس آن فرد را دستگیر کرد و صلاح پدرش را قانع کرد تا شکایتش را پس بگیرد و بعد به دزد پول داد تا زندگیاش را تغییر بدهد. این داستان هم واقعیت دارد.
به گفته محققان دانشگاه استنفورد، آمدن صلاح به لیورپول در سال ۲۰۱۷ با کاهش ۱۸٫۹ درصدی جنایات ناشی از نفرت در شهر مرتبط است. در مصر مشارکت او در کمپین دولتی مبارزه با مواد مخدر منجر به افزایش چهار برابری تماسها برای درخواست کمک در این زمینه شده است. به همین دلایل جای تعجبی وجود ندارد که مردم در رأیگیری انتخابات ریاست جمهوری مصر در سال ۲۰۱۸ نام صلاح را در برگه رأی مینوشتند.
بیشتر بخوانید:
ستارهای که دستکم گرفته شد
سرانجام در باز شد و صلاح با هودی مشکی هاکولا و شلوار جین و کفشهای ورزشی MGSM وارد شد و حدود ۲۰ نفر از عوامل فیلمبرداری به سمتش رفتند تا با او سلفی بگیرند. صلاح لبخند میزد و در سلفی گرفتن مشارکت میکرد. او به اینهمه محبوبیت عادت کرده و میگوید «چنین چیزی را میخواستم اما نه دیگر تا این حد زیاد.»
وقتی از صلاح در مورد ماجرای دزدی پرسیدم سعی کرد از پاسخ دادن طفره برود و وقتی پافشاری کردم گفت: «من از دزدی حمایت نمیکنم فقط احساس کردم دلیلی پشت این ماجرا وجود دارد. فهمیدم خیلی فقیر است.» محمدصلاح به خوبی میداند که زندگی آدم چطور میتواند تغییر کند و او به شانس دوم در زندگی اعتقاد دارد.
در زمین بازی وینگری است که به عنوان مهاجم هم بازی میکند. صلاح به محض ورود به لیورپول در سال ۲۰۱۷ در ۳۸ بازی فصل رکورد گلزنی را شکست. همان فصل تیم را به ششمین قهرمانی در لیگ قهرمانان رساند. سال بعدش باشگاه بعد از ۳۰ سال قهرمان لیگ برتر شد. بحران مصدومیت در فصل قبلی باعث ناامیدی آنها شد اما با این حال لیورپول سوم شد. اما این فصل صلاح به مرحله دیگری صعود کرده و تا به حال در ۲۰ بازی انجام شده ۱۹ گل و ۹ پاس گل در کارنامه دارد و در مسیر شکستن رکورد خودش است. یورگن کلوپ سرمربی لیورپول در ایمیلی به من گفت: «در این لحظه فکر میکنم محمد صلاح میتواند بهترین فوتبالیست جهان باشد.»
صلاح در دوران حرفهای خود دستکم گرفته شده است. برخی منتقدین میگویند که او خودخواه است، بیش از حد شوت میزند و یا بیشتر به دنبال موفقیت فردی است تا موفقیت تیم. اعداد و ارقام به راحتی این ادعاها را رد میکنند: از زمانی که صلاح به لیورپول پیوست هیچ فورواردی در لیگ به اندازه صلاح پاس گل ندارد. کلوپ میگوید: «او حریص است. چیزهای زیادی برای تیم و برای خودش میخواهد. او اول از همه میخواهد تیم برنده شود.» او بیشتر از هر بازیکن آفریقایی دیگری در تاریخ لیگ برتر گلزنی کرده است و سریعتر از هر بازیکن دیگری در لیورپول به ۱۰۰ گل رسیده است. با این وجود هرگز جزو سه نفر برتر برای گرفتن توپ طلا نبود، بیشتر به این خاطر که از روی بدشانسی با دو تا از بهترین فوتبالیستها همدوره شده است. اما بازی او آنطور که شایسته است مورد استقبال قرار نمیگیرد.
صلاح میگوید این موضوع اذیتش نمیکند: «من مطمئنم که خیلی از مردم قدردان بازی خوب من هستند. برایم مهم نیست. کسی که ذهنیت ضعیفی داشته باشد از این موضوع اذیت میشود، من نه.»
لیورپول از خیلی جهات گزینهای عالی برای صلاح است. تیم تحت هدایت کلوپ با رویکرد ظالمانه گگنپرسینگ رقبا را یکی پس از دیگری از سر راه برمیدارد. صلاح بر سر همتیمیهایش فریاد میزند که پرس را بیشتر کنند و اشتباهات را به سرعت به شانس گلزنی تبدیل میکند. این شانسها نه با بازی ظریف بلکه با نیروی اراده قوی بهدست میآیند و صلاح بیشتر از هر بازیکن زنده دیگری در تبدیل اشتباه به فرصت استاد است.
سفر ۹ ساعته برای تمرین
معروفترین داستان در مورد صلاح این است که در کودکی برای رسیدن به تمرینات مجبور بود هر روز مجموعاً ۹ ساعت در رفت و برگشت با اتوبوس سفر کند. فوتبال را به شیوه مصری یاد گرفت، در خیابان بازی میکرد و بعد به لیگ محلی جوانان در اطراف نجریج رفت و در ۱۳ سالگی توسط تیم «المقاولون» که در لیگ برتر مصر است، شناسایی شد. این تیم در شهر نصر، حومه قاهره در ۸۲ مایلی جنوب زادگاه صلاح واقع شده. بنابراین او هر روز صبح ساعت ۷ به مدرسه میرفت و دو ساعت بعد (باشگاه به او مجوز خروج از مدرسه را داده بود) از مدرسه یک مایل پیاده راه میرفت تا به ایستگاه اتوبوس برسد و چند مسیر را عوض کند تا سرانجام پس از ۴ تا ۵ ساعت به تمرینات تیم برسد. زودتر از همه میرسید و دیرتر از بقیه تمرینش را تمام میکرد و حدود ساعت ۶ عصر تمام آن راه طولانی را طی میکرد تا به خانه برسد. المقاولون به او ماهی حدوداً ۶ پوند حقوق میداد که حتی هزینه یک هفته کرایه اتوبوس او هم نمیشد. پدرش که صاحب تجارت یاس بود خرج او را میداد. صلاح میگوید: «میدانم ۹ ساعت به نظر دیوانگی میآید اما من این کار را انجام دادم چون عاشق فوتبال بودم. میخواستم به جایگاهی که الان هستم برسم برای همین سختی مسیر را احساس نمیکردم.»
از شورش تا اروپا
سرانجام مربیان المقاولون آنقدر تحتتاثیر قرار گرفتند که به او اتاق دادند و در ۱۷ سالگی به تیم اصلی راه پیدا کرد. در فیلمهای قدیمی کاملاً میتوان سرعت و عطش صلاح برای موفقیت را دید. در فوریه ۲۰۱۲، پس از بازی لیگ مصر بین المصری و الاهلی در پورتسعید، شورش در ورزشگاهی رخ داد. هفتاد و چهار نفر کشته شدند. در واکنش به این فاجعه، مقامات مصری لیگ را به حالت تعلیق درآوردند و دستور دادند که همه بازیها به مدت ۲ سال پشت درهای بسته برگزار شود و پس از آن، مدیربرنامههای صلاح انتقال او به بازل، یکی از بزرگترین باشگاههای سوئیس را ترتیب داد.
برای صلاح رسیدن به بازل مانند فرو رفتن در آب یخ بود. «هوا سرد است، نمیتوانی انگلیسی صحبت کنی. هیچکس در باشگاه عربی صحبت نمیکرد». او حتی در ابتدا نمیتوانست تلویزیون تماشا کند، روزنامه بخواند یا حتی غذا سفارش دهد. «واقعاً سخت بود. اما یا باید خودم را وفق میدادم یا به عقب برمیگشتم. انتخاب سومی نداشتم.» در زمین، استعداد او نیازی به ترجمه نداشت. در طی دو فصل به بازل کمک کرد تا به طور متوالی قهرمان لیگ شود و جایزه بهترین بازیکن فصل لیگ را به دست آورد.
چلسی
در سال ۲۰۱۴ پیشنهاد پیوستن به لیورپول را داشت اما به چلسی پیوست چون چلسی تیم برتر بود و انتخابش منطقی به نظر میرسید. اما باشگاه پر از مهاجمان ستاره بود و توسط ژوزه مورینیو هدایت میشد؛ مربیای که به ندرت به ترکیب اصلی تیمش دست میزند. صلاح میگوید: «وقتی به عقب برمیگردم میبینم انتخاب بدی داشتم.»
لندن نسبت به سوئیس تغییر چشمگیرتری به شمار میرفت. شهرت صلاح در مصر خیلی زیاد شد. اما او همچنان تلاش میکرد تا به تیم اول چلسی راه پیدا کند. منتقدان میگفتند او از نظر فیزیکی با لیگ برتر هماهنگ نیست. صلاح خواندن اخبار را کنار گذاشت. میگوید: «از نظر ذهنی برایم سخت بود. نمیتوانستم فشاری که رسانهها به من میآوردند را تحمل کنم. احساس کردم باید بروم.»
رد شدن صلاح در چلسی انگیزه او را دو برابر کرد: «دو شانس داری؛ یا باید به مردم بگویی که حق داشتند که تو را نیمکتنشین کردند یا ثابت کنی اشتباه کردند. و من باید به آنها ثابت میکردم که در مورد من اشتباه میکنند.»
هنوز روی نیمکت چلسی مینشست که وزنه زدن را شروع کرد و بدن خود را ساخت. کتابهای خودیاری مطالعه کرد و ویدئوهای انگیزشی یوتوب از تونی رابینز و زیگ زیگلار را تماشا میکرد. او میگوید: «کسی که بیشتر از همه من را تغییر داد ناپلئون هیل بوده است. او در مورد ایمان به خود حرف میزند.» صحبت کردن با صلاح مثل شرکت کردن در سمینارهای انگیزشی است. میگوید: «بهترین کار این است که با خود خلوت کنید و از خود بپرسید که در زندگی چه چیزی میخواهید. برخی از افراد نمیتوانند به درستی با خودشان روبهرو شوند. اما من با این کار مشکلی ندارم.»
از رم تا لیورپول
وقتی به رم فرستاده شده بود در خانه اجارهای خود زمین تمرینی ایجاد کرد و روی شوتهای خود کار میکرد. روی ذهنیت خودش هم تمرین میکرد. مدیتیشن و تجسم میکرد و جزئیات بازی بعدی را در ذهن میدید. همان کاری که مایکل فلپس انجام میداد. با این روال ذهنی در دومین فصل حضورش در رم ۱۵ گل و ۱۱ پاس گل ثبت کرد و تیم را به نایبقهرمانی رساند و باعث شد تا لیورپول دوباره با او تماس بگیرد. این بار اصلاً تردید نکرد.
در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۸ مقابل رئال مادرید در دقیقه ۲۵ سرخیو راموس صلاح را به زمین انداخت و کتف او در رفت. صلاح اشکریزان زمین را ترک کرد و لیورپول با نتیجه ۳-۱ باخت. مصدومیت باعث شد صلاح بازی افتتاحیه جام جهانی را از دست بدهد. مصر برای سومین بار پس از ۲۸ سال به جام جهانی رسیده بود و صلاح هنوز بهبودی پیدا نکرده بود. میگوید: «در اتوبوس و در توالت قبل از بازی گریه میکردم چون نمیتوانستم بازی کنم. صلاح با مصدومیتش کنار آمد: «معتقدم هرچیزی به دلیلی اتفاق میافتد. و تو باید با آنها کنار بیایی.» او نیروی دوباره گرفت و سال بعد لیورپول دوباره به فینال رسید و این بار قهرمان شد.
میخواهم در آنفیلد بمانم
قرارداد صلاح با لیورپول در تابستان ۲۰۲۳ به پایان میرسد. خودش تمایل به ماندن دارد اما اگر بماند باید حقوقش خیلی بالاتر برود. میگوید: «من میخواهم بمانم. اما دیگر دست من نیست. ۵ سال است که در این باشگاه هستم. تیم را دوست دارم. هواداران را دوست دارم و آنها هم من را دوست دارند.»
اگر لیورپول با درخواست دستمزد او موافقت نکند باشگاههای کمی در جهان هستند که بتوانند از پسش بربیایند. بارسلونا که یک میلیارد پوند در وضعیت قرمز است و مهاجم افسانهای خود لیونل مسی را به تیم دیگری فرستاد. رئالمادرید به کیلیان امباپه نظر دارد. گزینه پاریسنژرمن با حمایت مالی بیانتهایش از سوی قطر وجود دارد، در غیر این صورت تنها مدعیان واقعی باشگاههای منچستریونایتد، منچسترسیتی یا چلسی هستند و انتقال به هرکدام از آنها وضعیت صلاح به عنوان اسطوره لیورپول را به آتش میکشد. صلاح به ارزش خود آگاه است و میداند که قرارداد بعدیاش احتمالاً آخرین شانس او برای کسب درآمد هنگفت است. همچنین برند صلاح را هم باید در نظر گرفت؛ او قراردادهای تجاری با آدیداس، اوپو، اوبر و پپسی دارد.
۳۰ سالگی
او در ماه ژوئن ۳۰ ساله میشود. میگویند فوتبالیستها در این سن به اوج میرسند اما پیشرفتهای اخیر در علم ورزش این موضوع را تغییر داده است. زلاتان در ۴۰ سالگی برای میلان گلزنی میکند. صلاح میگوید: «فقط زلاتان نیست. رونالدو ۳۶ ساله، بنزما ۳۴ ساله است. همه فوتبالیستهای بزرگ در حال حاضر بالای ۳۰ هستند، لواندوفسکی و مسی.»
صلاح مجموعه کاملی برای ریکاوری در خانه خود ساخته است. میگوید: «همه چیز در خانه دارم. مثل بیمارستان است.» کلوپ میگوید: «صلاح مانند اسفنج اطلاعات را جذب میکند. او عطش سیریناپذیری برای بهتر شدن دارد. هیچوقت قانع نیست.»
صلاح به ندرت مصاحبه میکند و هیچوقت در مورد سیاست حرف نمیزند. آنقدر در مصر و خاورمیانه مشهور است که هر حرف سیاسی بزند بلافاصله در سطح بینالمللی پخش میشود. تصویری که از خودش و خانوادهاش در جشن کریسمس منتشر کرد باعث سیل توهینها و انتقادها شد. اینطور مباحث باعث حواسپرتی و از دست دادن تمرکز میشود برای همین این مورد را هم از زندگی خود حذف کرده است. مهمانی نمیرود، بازی ویدئویی را هم خیلی کم انجام میدهد. ترجیح میدهد در خانه بماند و با فرزندانش وقت بگذراند. «مردم با پول و شهرت تغییر میکنند و من فقط سعی میکنم عوض نشوم.»
بهترین بازیکن جهان
اواخر ماه نوامبر توپ طلا به مسی داده شد و صلاح هفتم شد. صلاح میگوید: «من از این موضوع ناراحت نشدم.» این حرف به این معنی نیست که او تلاش نمیکند تا بهترین بازیکن جهان شود. با گذراندن وقت در کنار صلاح کاملاً متوجه میشوی که او کل زندگی خود را حول محور این هدف تنظیم کرده است. «دروغ نمیگویم، صادقانه به این موضوع فکر کردهام. میخواهم بهترین بازیکن جهان شوم. اما حتی اگر توپ طلا را نبرم زندگی خوبی خواهم داشت. زندگی من خوب است. همه چیز روبهراه است.» از پنجره به بیرون خیره میشود و میگوید: «گاهی اوقات احساس میکنم مربوط به سیاست است.»
پدر خوب
او میخواهد پدر خوبی برای فرزندانش مکه و کایان باشد. اغلب عکسهایی از دو فرزندش در اینستاگرام منتشر میکند. میخندد و میگوید: «مکه خیلی اهل رقابت است. به من میگوید من از تو معروفتر هستم، وقتی بیرون میرویم مردم میخواهند با من عکس بگیرند.»
همه میگویند که چلسی با فروش صلاح مرتکب اشتباه بزرگی شده است و او شایسته دادن شانس بیشتری بود. «وقتی حس کنی رویایت در حال از بین رفتن است هرکاری انجام میدهی تا آن را دوباره بهدست آوری. من نمیخواهم قربانی باشم. نمیخواهم در موردم بگویند که او به چلسی رفت و آنها به او شانسی ندادند. به این چیزها اهمیتی نمیدهم. هرکاری لازم باشد برای موفق شدن انجام میدهم.»
شاید به همین دلیل بود که داستانهای دزد و فرد بیخانمان در بین مردم مشهور شد؛ همه سزاوار فرصت دوباره هستند. نتیجهای آرامشبخش در پس این تصاویر وجود دارد؛ اینکه همه میتوانیم پتانسیل نهادینه شده در وجودمان را بیدار کنیم، حتی وقتی دیگران آن را نمیبینند. بین ما و آینده درخشان پلی به نام سختکوشی وجود دارد. «مردم اغلب به چیزی که هستند قانعند. آنها محدوده خود را مشخص میکنند و به روتین خود ادامه میدهند. دلشان نمیخواهد تغییر کنند. سالها عذاب میکشند چون دلشان نمیخواهد تغییر کنند. اما برای من نه، من به تغییر نیاز داشتم.»
کتابهای خودیاری در زمینه موفقیت هم همین را میگویند. اما چند نفر از ما واقعاً به این حرفها عمل میکنیم؟ چه کسی ۹ ساعت از وقت هر روز خود را در اتوبوس سپری میکند تا فوتبال بازی کند؟ صلاح این کار را کرد. او آن لحظات را با رویای رسیدن به امروز گذراند. و حالا که به رؤیایش رسیده ارزش لحظه به لحظه آن را میداند و لذت میبرد: «من همه چیز را فدا کردم تا امروز اینجا باشم. همه چیزم را دادم. تمام زندگی من فوتبال بود و بس.»
او باید برود تا به تمریناتش برسد. حتی هنوز هم اولین نفریست که به تمرین میرسد و آخرین نفر از تمرین دست میکشد. زمانی که سوار ماشین میشود برای همه دست تکان میدهد.
۲۵۷ ۲۵۶