سرکوب اپوزیسیون به خوبی نشان داد که مادورو قصد کنار آمدن با مخالفان را ندارد و به طور سرسختانه بر مواضع خود پافشاری می کند. مادورو حتی از وورد خوان گوایدو به پارلمان نیز جلوگیری کرد که علاوه بر بحث های سیاسی داخل منجر به جنجال رسانه ای در این کشور نیز شد. مجموعه این عوامل نشان می دهد که مادورو با تکیه به ارتش، نیروهای مسلح و شبکه بولیواری که ایجاد کرده است همچنان رویکرد سرکوبگرانه خود را ادامه خواهد داد و در این فضای سیاسی مسدود شده علاقه ای به گره گشایی و خروج از بن بست ندارد.
سیاستی مادورو در یکسال اخیر در واقع همان سیاستی است که او در ابتدای زمامداری آن را دنبال می کرده است. او در دوره دوم باراک اوباما رئیس جمهوری اسبق آمریکا و همچنین دونالد ترامپ رئیس جمهوری فعلی آمریکا نشان داد که هر گاه فشارها علیه او افزایش یابد برای رهایی از آن به کاخ سفید پیشنهاد مذاکره می دهد و حتی اخبار تأیید نشده ای از شکل گیری مذاکرات محرمانه بین کاراکاس و واشنگتن نیز به گوش رسید. در مواقعی که سخت گیری ها علیه دولت ونزوئلا شدت یافت مادورو دست به اقداماتی زد؛ برای مثال روابط تجاری خود با چین و روسیه را گسترش داد تا از این طریق به نوعی بتواند از میزان فشارها بکاهد.
مادورو همچنین استفاده از پول دیجیتالی را نیز گسترش داد و ذخائر طلا را نیز به عنوان پشتوانه تقویت کرد. اقداماتی که اپوزیسیون از آن بی نصیب ماند و در همین راستا خوان گوایدو تصمیم گرفت تا بحث های دیپلماتیک خود را ادامه دهد. از طرفی آمریکا نیز با توجه به حمایتش از گوایدو و نتیجه ندادن اقداماتش تصمیم گرفت تا به عنوان آخرین حربه برنامه ریزی را برای دیدار با وی ترتیب دهند.
همانطور که شاهد بودیم در نطقه سالانه رئیس جمهوری آمریکا که در کنگره برگزار می شود خوان گوایدو حضور داشت که آن را می توان نمادین و شناسایی توسط دولت ایالات متحده آمریکا تلقی کرد. با این اقدام می توان دریافت که ترامپ همچنان به حمایت خود از رهبر مخالفان ونزوئلا ادامه خواهد داد.
مجموعه تلاش های دولت ترامپ در این مدت نشان می دهد که سیاست های او برای تغییر رژیم در ونزوئلا ناکارآمد بوده است؛ موضوعی که دموکرات ها از آن به عنوان نقطه ضعف ترامپ یاد می کنند و آن را با دیگر شکست ها در برابر ایران، روسیه و چین مقایسه می کنند. اما به نظر نمی رسد که در موضوع انتخابات موضوع ونزوئلا برای ترامپ اهمیت بسزایی داشته باشد. در همین حال به نظر می رسد که توجه ترامپ خارج از آمریکای لاتین بوده است. در ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا نیز موضوع ونزوئلا تنها مورد توجه بخشی از حزب دموکرات و یا جمهوری خواه بوده است و این مساله نشان می دهد که اولویت ترامپ نیز نخواهد بود، به خصوص پس از اخراج جان بولتون مشاور امنیت ملی سابق که سیاست های او در برابر ونزوئلا ناکام و شکست خورده تلقی می شود که باعث می شود تا حدودی مساله آمریکای لاتین به فراموشی سپرده شود و یا از میزان حساسیت ها کاسته شود. با این که ترامپ در سخنرانی خود در سازمان ملل به موضوع ونزوئلا تا حدودی اشاره کرد اما در موضع گیری های کلی نشان داده که کاراکاس از اهمیت بالایی برای وی برخوردار نیست و تغییر عمده ای در سیاست های واشنگتن در قبال کاراکاس صورت نگرفته است و رئیس جمهور آمریکا همچنان از مادورو به عنوان یک دیکتاتور یاد می کند.
در صحنه داخلی ونزوئلا نیز شاهد بودیم که کشور در برهه ای به دو قسمت تقسیم شده بود و خوان گوایدو حامیان قابل توجهی داشت چرا که مردم می پنداشتند که رهبر مخالفان می تواند گامی مثبت برای تغییر اوضاع بردارد. اما در حال حاضر شرایط با قبل متفاوت شده و بخشی از طرفداران گوایدو به این نتیجه رسیدند که او قادر به ایجاد تحولات عمده و پیشبرد اهداف در کشور نیست و فاقد صلاحیت های لازم برای رهبری است.
310311