محمود فکری درباره تقدیر باشگاه استقلال تهران از پیشکسوتان پیش از دیدار با نساجی مازندان در هفته بیست و دوم لیگ برتر فوتبال اظهار داشت: جا دارد از کمیته پیشکسوتان و مدیران باشگاه بابت این اتفاق تشکر کنم اما از طرفداران استقلال خیلی گله دارم.
او ادامه داد: یک لحظه در ورزشگاه فکر کردم که قبل از آقایان پورحیدری و جباری در این تیم بازی میکردم که هواداران من را به خاطر ندارند. واقعا این اتفاق برایم تعجببرانگیز بود که چطور طرفداران استقلال مرا نمیشناسند. با خودم گفتم ای کاش پیشنهاد پرسپولیس را قبول کرده بودم! الان همه چیز پول شده است و فکر میکنم تشویق کردن بازیکن سابق تیم هم پولی است. شاید اگر آن زمان این پیراهن مقدس و عرق به باشگاه را به پول میفروختیم الان اینقدر ناراحت نبودیم که با چنین رفتاری ناراحت شدیم!
پیشکسوت استقلال افزود: بیاحترامی از سوی آنها ندیدم اما انگار که از یک سیب زمینی قبل از بازی تقدیر شده بود؛ منِ محمود فکری 14 سال در این تیم بازی کردم، حدود شش سال کاپیتان بودم. دو سه بار بلندگوی ورزشگاه اسم مرا اعلام کرد و بعید میدانم متوجه حضور من نشده باشند شاید محمود فکری را هم نمیشناسند! یک بچه 12 ساله به من میگفت گل شما را هیچ موقع یادم نمیرود این در حالی است که زمانی که من آن گل را زده بودم بچه هنوز به دنیا نیامده بود. وقتی آن بچه گل من را یادش است چطور 30 هزار هوادار مرا به خاطر ندارند! خدای نکرده کمبود تشویق شدن ندارم اما اگر به اندازه هر سال حضورم در استقلال دیروز یک ثانیه مرا تشویق میکردند 14 ثانیه میشد. حتی یک بار اسمم را صدا هم نکردند و این حس خیلی بدی به من داد. خدا را شکر در این مدت از تیم حمایت میکردیم و فضای بدی را به وجود نیاوردهایم یک سری موارد را هم بازگو نکردیم که تمرکز تیم و بازیکنان به هم نریزد؛ فقط میتوانم بگویم که دستشان درد نکند که تعجببرانگیزترین اتفاق سال را برایم رقم زدند حتی یک گوشهای از ورزشگاه داد هم نه، اسم مرا حتی صدا هم نزدند.
فکری درباره اینکه اعلام کرده ای کاش پیشنهاد پرسپولیس را قبول میکرد گفت: زمانی که آقای هاشمینسب به استقلال آمدند آقای پروین از طریق یکی از دوستانشان واسطهای فرستاده بودند که به هر قیمتی که شده من به پرسپولیس بروم آن زمان آقای فتحاله زاده، نظری جویباری مدیرعامل و قائم مقام باشگاه بودند. این دو نفر کاملا در جریان این اتفاق بودند من تا به امروز نه به صورت رسانهای صدایش را درآوردم که طرفداران استقلال ناراحت بشوند و نه اینکه حتی به آن فکر کنم. مبلغ این انتقال را هم به عهده خودم گذاشته بودند و به هر قیمتی که من میگفتند آنها عمل میکردم. چون هاشمینسب به استقلال آمده بود دنبال این بودند که فقط یک بازیکن را به پرسپولیس ببرند و حالا اگر این بازیکن محمود فکری بود کلی سروصدا میکرد چون اگر من به پرسپولیس میرفتم ضربه روحی خیلی شدیدی به استقلال میخورد ولی حالا اینکه من به استادیوم میآیم و حتی یک نفر هم اسمم را به زبان نمیآورد نه اینکه محتاج تشویق کردن باشم اما اینقدر بیمعرفت بودن مطمئنا زننده و فراموش نشدنی است.
فکری در این باره که بازی را در ورزشگاه تماشا کردی یا خیر گفت: یک نیمه را دیدم و نتوانستم تحمل کنم و به خانه رفتم شاید همان اول از ورزشگاه میرفتم به هر حال دستشان درد نکند این را میخواهم بگویم حتی پرسپولیسیهایی که به تیمشان گل زدند و از من خاطره تلخ دارند هر کجا که من را میبینند حال و احوال پرسی گرمی را با من میکنند.
او افزود: همیشه به من میگفتند بعد از آن گل معروف یک هفته گریه میکردیم ولی با این شرایط به ما احترام میگذارند و خیلی ما را تحویل میگیرند ما میگوییم اصلا لیدرها نخواستند تشویق کنند تماشاگران عادی که روی سکوها بودند چی؟ آنها هم باید حتما لیدر به آنها بگوید که کسی را تشویق کنند؟ کلی اتفاقات تلخ در استقلال داشتیم یک روزه و یک شبه به این تیم نیامدیم که بخواهیم به این زودیها فراموش شویم.
پیشکسوت استقلال در پایان گفت: با موهای مشکی به استقلال آمدیم و وقتی استقلال را ترک کردیم دیگر موهایم سفید شده بود 14 سال عمر کمی نیست. در این 14 سال خیلی از بازیکنان کلی تیم عوض میکنند ولی ما در همین استقلال بودیم. به هر حال این هم یکی از درسهای زندگی برای من بود اتفاقاتی رخ داد که هرگز فراموش نمیکنم. در این دوره و زمانهای که همه چیز از بین رفته دیگر شاهد همه چیز هستیم. به هر حال این برایم خوب بود که با یک سری از عکاسان و خبرنگارانی که از قدیم باهم آشنا بودیم را دوباره در ورزشگاه دیدم. شاید آدم یک سری جاها از مسئولین ناراحت شود که با توجه به گرفتاریها نتوانند از ما یاد کنند اما مردم دیگر بعید است چنین رفتاری داشته باشند.
253 41