یکبار در حیاط مسجد با اصغر آقا، خادم جوانتر مسجد هم صحبت شدیم. لهجهی غلیظ یزدی داشت و با تأکید روی «ق»، قد و قامت مسجد را تعریف میکرد. بعد از گپ و گفت کوتاهی درباره وضع عمومی مسجد، احساس صمیمیتی با ما کرد. به خصوص وقتی فهمید محمد آقا، پسر آقای صدوقی امام جمعهی یزد که خواهرزادهی خاتمی هم هست همراه ماست.
اصغر آقا تعریف میکرد که یکی از مسائل وقتگیر ما، مراجعهی مداوم خانمهایی است که به قول او بختشان بسته است. میگفت که گلدستههای این مسجد 57 متر طول دارد و 147 پله. در این منطقه معروف است که اگر خانم بخت بستهای در شب جمعه این 147 پله را طی کند و به تناوب در طول مسیر 41 عدد گردو را بشکند و آن بالا سوره یس را بخواند و نیز قطعه شعری را که مخصوص این کار است و همه خانمهایی که مراجعه میکنند، آن را از حفظند، حتماً بختش باز میشود.
خوشحال بود که ماه محرم و صفر است و در این دو ماه خانمهای محلی جهت صعود به بالای گلدسته به مسجد نمیآیند.
باورش برای ما سخت بود، ولی اصغر آقا که از بچگی در مسجد بزرگ شده بود و چند سالی است که لباس خدمتگزاری به مسجد را به تن کرده میگفت که یکی از کارهای سخت و وقتگیر ما جمع کردن گردوهای شکسته از مسیر پلههای گلدستههاست.
یکی از گلدستههای مسجد جامع یزد، یک راهپله برای رفت و برگشت دارد و دیگری که استاد محمد کدوک آن را بعد از گلدستهی اول ساخته، دو مسیر جداگانه، برای رفت و برگشت دارد.
این سنتهای محلی در جایجای ایران هم حکایتی است که میتواند بخش مهمی از تحقیقات میدانی جامعهشناسی ایران باشد.
عکاس: امیرحسین شعبانیان