اصغر رفیعیجم از معدود فیلمبردارانی است که در مجموعِ کارهایش، نگاه و سلیقه زیباییشناسی تصویری خاص خودش را به نمایش میگذارد. او برخلاف غالب همنسلان شناخته شدهاش که عموما به نوعی قواعد ساختار تصویری سینمای اروپا را دنبال میکردند، به شکلی غریزی و تجربی شمایلی مبتکرانه از مختصات ژانر نوآر و سینمای دهه شصت و هفتاد آمریکا را دستمایه کارهایش قرار میدهد که از همان آغاز در فیلمهایی مثل «خانه عنکبوت» و … تشخص و هویت بصریاش را به نمایش میگذارد.
همین شیوه پردازش تصویری که از کنتراست بالا و هایلایتهای قوی و کنترل ماهرانه سایهها و تاریکیهای عمیق و مؤثر برخوردار است در فیلمی مثل «پرده آخر» به اوج پختگی و یکدستی میرسد و تشخص و هویت و اصطلاحا امضای کارهای رفیعیجم را در فیلمبرداری تثبیت میکند، که به گمانم همین ویژگی توجه استاد بهرام بیضایی را هم برمیانگیزد و زمینه همکاری با او در آثارمتعددی همچون «شاید وقتی دیگر» و «سگ کشی» و … را فراهم میآورد.
فراموش نکنیم که این آثار در دوران فیلمبرداری با نگاتیف در سینمای ایران ساخته میشوندکه غالبا با محدودیتهای نوع نگاتیف دلخواه و لابراتوراهای غیراستاندارد و همچنین دوربینهای قدیمی و لنزهای کهنه و فرسوده همراه بودند؛ محدودیتهای متعدی که بیش از هر بخش دیگری مستقیما بر نتیجه کار فیلمبردار تاثیر قابل توجه میگذاشتند. وضعیت آن دوران با شرایط فیلمبرداری امروز و به کارگیری دوربینهای دیجیتال و امکانات نامحدود آن مطلقا قابل مقایسه نیست و همین ارزش و اعتبار کار خلاقانه فیلمبردار بزرگی مثل اصغر رفیعیجم را به مراتب افزایش میدهد.
*به بهانه حضور اصغر رفیعیجم در کافهخبر از محمود کلاری خواستیم تا درباره او برایمان یادداشتی بنویسد. از پیشنهادمان استقبال کرد و نتیجهاش این یادداشت خواندنی شد که در حین گفتوگو به دستمان رسید و با خواندن آن لبخندی به لبان رفیعیجم فیلمبردار پیشکسوت سینمای ایران آمد.
منبع: خبرآنلاین