بسیاری از این کسان در پی هیچگونه خودنمایی و اظهار وجودی نبوده و نیستند و مایه تاسف است که چنین کسانی معمولا بعد از سرنوشت غمانگیزی که پیدا میکنند کم و بیش شناخته میشوند. یکی از این مردان در روزگار ما، دوست فقیدم مرحوم دکتر احمدیان، معاون سازمان انرژی اتمی و بنیانگذار دانشکده صنعت آب و برق بود. شهید دکتر عباسپور، وزیر وقت نیرو 40 سال پیش، ایشان و گروهی از دوستانشان را در ستاد سازندگی آموزش وزارت نیرو به کار فراخواند.
طی همه این سالها این گروه پیوسته در تب و تاب کارهای سنگین و گشودن گرههای کاری بودند تا جایی که حتی از پیگیری مسائل شخصی خویش هم بازماندند. سابقه آشنایی من با دکتر احمدیان به حوزهای برمیگردد که در آن کمتر شناخته شده و حتی کمتر گفته میشود که در آن زمینه فعالیتی داشته است. در آن سالهای نخستین انقلاب 3 تن از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، آقایان محمد احمدیان، صادق قاضیزاده و محمد جعفری از همکاران فعالیتی بودند که با عنوان امام و انقلاب فرهنگی منتشر میشد.
آن سالها دانشگاهها تعطیل بود و مفاهیمی تازه و نو وارد حوزههای علمی و گاه عمومی میشد که چندان آشنا نبود و طبعا دانشجویان بیش از دیگران به دنبال فهم این معانی بودند. یکی از تلاشهای جمعی که به انتشار آثاری انجامید و زمینه برگزاری کلاسها و اردوهای آموزشی برای دانشجویان دانشگاههای کشور را فراهم کرد همین تشکلهای کوچک بود که در مواقع حساس به هم میپیوستند و جریان بزرگتری را تشکیل میدادند. این 3 تن از دوستان من در این کارها بودند. جالب است که همین جمع بعضا آثاری ارایه میکردند که مربوط به زمینههای علوم انسانی بود و…
موجب شکلگیری کلاسهای آموزش عمومی در سطح دانشجویی میشد. بعدها همین دوستان «کتاب ماه علوم و فنون» را نیز هدایت میکردند که نزدیک به 90 شماره آن منتشر شد. به هر حال درگذشت چنین خدمتگزار صدیق و متخصصی موجب کمال تاسف است. گرچه درازی و کوتاهی عمر به دست خداست ولی باید ساختاری اندیشیده شود تا چنین اشخاصی که از فرط دلبستگی به خدمت حتی از سلامت خود هم میگذرند در ترتیباتی مشخص، وضع مزاجی آنها سنجیده و پیگیری شود.
برای این دوست فداکار از خدا آمرزش میخواهم و برای خانواده و دوستان گرانقدرش اجر صبر از درگاه احدیت مسالت دارم.
* عضو شورای شهر تهران
* منتشر شده در روزنامه اعتماد 2آبان98