۲-در همان حال که این حادثه توسط تیمهای کارشناسی نظامی در دستور کار بوده، هیچ ممانعتی برای دسترسی سایر گروهها و تیمهای کارشناسی از جمله تیمهای اوکراینی و سازمان هواپیمایی از سوی نظام اعمال نشد تا از بررسیهای آنان جلوگیری کرده یا بهدنبال پنهانکاری باشند. مقایسه اقدام امریکاییها برای پنهانکاری ابعاد تلفات پایگاه عینالاسد که مانع شدید دسترسیهای اشخاص و گروههایی غیر از نظامیان امریکایی شده بودند با اجازه دسترسی عمومی هر خبرنگار و یا تیم کارشناسی گویای واقعیت امر است که هیچ قصد پنهانکاری نبوده است.
۳- درحالی که این اشتباه سهوی در شرایط پرمخاطره جنگی اتفاق افتاده، مسئولان نظام با پذیرش مسئولیت و عذرخواهی، بر رسیدگی به قاصران و کوتاهیها تأکید داشته و پیگیرآن هستند که در مقایسه با هدف قرار دادن هواپیمای ایرانی از سوی نیروهای امریکایی بر فراز خلیج فارس در روزهای پایانی جنگ تحمیلی که پس از فاجعه به فرمانده ناو جایزه دادند، تفاوت نگاه انسانی مسئولان ایرانی و امریکایی را نشان میدهد. البته نباید فراموش کرد که زمینهساز هر دو حادثه تلخ امریکای جنایتکار بوده است.
۴- ورود امپراتوری رسانهای بیگانه برای القای پنهانکاری نظام دراین موضوع، ترفندی برای سایه انداختن بر تروریسم امریکایی و تلاش رسانهای تبلیغی برای کاهش پیامدهای سیلی موشکی ایران به جنایتکاران امریکایی و اشک تمساح برای قربانیانی است که بسترساز آن تنش برآمده از تروریسم دولتی امریکا میباشد. اقدامی که نوعی موازیسازی رسانهای و ایجاد حاشیه رسانهای و تبلیغی برای تحقیر ناشی از حمله موشکی و پنهانکاری نتایج و تلفات آن به حساب میآید.
۵-
تأخیر در اعلام چگونگی بروز این حادثه، نه برای پنهانکاری که برای انجام بررسیهای دقیق کارشناسی و کشف حقیقت ماجرا بوده که بهصورت طبیعی مستلزم جمعآوری اطلاعات و اسناد و صرف زمان است. بهویژه اینکه شلیک به سمت موشک کروز دشمن آن هم در شرایط جنگی و آمادهباش صددرصد نیز محتمل بوده که موجب اشتباه کاربر سامانه پدافندی شده و باید گروه کارشناسی به تشخیص قطعی میرسیدند. کمااینکه بلافاصله پس از کشف موضوع، بهصورت صادقانه و رسمی، اطلاعرسانی عمومی انجام شده است.
آخر اینکه در این فاجعه اکثریت قربانیان و جانباختگان شهروندان شریف ایرانی هستند که با تحریمهای ظالمانه امریکا، ناچار به انجام مسافرتهای غیرمستقیم به مقاصد خارج از کشور بوده و هیچ کشوری مثل ایران اسلامی و هیچ مردمی مثل ملت شریف ایران از این حادثه متضرر و متأثر نشده است.
در شرایط کنونی،
التهابآفرینی و پاشیدن نمک بر زخم دل مصیبتزدگان این فاجعه با هر پوشش و بهانهای، نه تنها با عاطفه انسانی بلکه با اخلاق و عقلانیت لازم برای مواجهه با فجایع ملی و حفظ آبرو و اعتبار کشور در برابر فرصتطلبی بیگانگان مغایرت دارد. در این شرایط که کشور با کینهورزی ترامپ، آلسعود و صهیونیسم مواجه است، انصاف، اخلاق و عقلانیت ایجاب میکند که نخبگان فرهنگ کرامت و گذشت را به نفع اتحاد و انسجام داخل پیشه کرده و از هر آهنگی که مولد نفاق و کینه باشد، اجتناب نمایند.