چند ماه پیش بود که یادداشتی برایش فرستادم. پاسخ داد” سلام، من از این روزنامه رفتم …. اما یادداشت شما حتما چاپ می شود و … “. گرچه در آن روزها دست کم از دو خبرنگار دیگر در روزنامه های دیگر نیز چنین چیزی را شنیده بودم اما باز علت را جویا شدم. پاسخش این بود: ” فشار کار، تهدید به تعدیل، تبعیض، رعایت نکردن حق مسلم خبرنگار، عدم شایسته سالاری …. و بسیاری موارد دیگه که موجب شد من و خانم فلانی رفتن را به ماندن ترجیح دهیم”. چند ماه گذشت و به پاس همکاری های ارزشمند گذشته باز به ایشان پیام دادم:” جسارتا می خواستم بدانم جایی مشغول هستید؟ امیدوارم که مشکلات حل یا دست کم کاهش پیدا کرده باشه. شما از خبرنگاران پر تلاش و فرهیخته و حرفه ای در گستره خبرهای اجتماعی هستید. امیدوارم جامعه رسانه ای کشور از این توانایی بی بهره نماند” پاسخ داد: “ممنون از لطفی که همیشه به من داشتید، اگه منظورتون رسانه ست، نه، چون انقدر برخوردهای بد دیدم که یجورایی زده شدم. از شما چه پنهون زندگی خرج داره، گرونی بیداد میکنه. برخی روزنامه ها نه تنها آدم رو از نظر مالی حمایت نمی کنن، بلکه با برده انگاری بیشترین توهین ها هم نثارت می شد! ….”

چند سالی است که به فراخور کنش های صنفی- آموزشی، با گروهی از خبرنگاران – به ویژه حوزه اجتماعی- در ارتباطم. گرچه این خبرنگاری مانند هر شغل دیگر دغدغه هایی مانند اقتصاد و بحران دستمزدها، بیمه های ناکارآمد، امنیت شغلی و سست و یا نبود نهادهایی قدرتمند برای دفاع از آن ها، فشارهای جسمی و روحی … را دارد اما به دو دلیل دیگر و گسترده تر، بیشتر خبرنگاران فشار چندین برابری را تحمل می کنند. نخست حساسیت حرفه ای آن ها و فشارهای سیاسی و گاه امنیتی؛ که این حرفه را به استرس زا ترین شغل در کشور تبدیل کرده است. دوم بحران شمارگان و افت فروش در دکه ها به دلیل بی انگیزگی شهروندان برای خرید روزنامه ها و مجله ها و … که ریشه اش گسترش رسانه های مجازی و سرعت انتشار خبر و البته گسترش دسترسی آسان تر و تا اندازه ای بدون سانسورِ شهروندان به خبرهاست؛ شاید با نگاهی ژرف تر هر دو موضوع در جایی به هم می رسند!        

اما نکته ای آزاردهنده درباره خبرنگاران آموزشی. بر خلاف اثرگذاری واقعیِ حوزه آموزش درجهان نوین این گسترده کمتر مورد توجه جامعه و فرادستان و روشنفکران و اندیشمندان و … است. پیامد این کم توجهی خبرنگارانی آموزشی نیز نسبت به خبرنگاران سیاسی، اقتصادی، صنعتی و .. کمتر دیده و شنیده می شوند! این دوستان برخلاف تلاش های طاقت فرسا و ارزشمندشان همچنان در اولویت های واپسینِ حرفه روزنامه نگاری قرار دارند و حتی برای گذران زندگی خویش نیازمند تلاش های چندین برابری و البته تحملِ تبعیض های گوناگون اند؛ گرچه بخش مهمی از گرفتاری های خبرنگاران از جمله نبودِ امنیت شغلی و کمی دریافتی و بی توجهی به جایگاه این حرفه و …. کلی بوده و همه خبرنگاران را برمی گیرد!

به هر روی امروز، روزِ خبرنگار است و روزِ گرامیداشت یکی از اثرگذارترین حرفه ها در جهان نوین. به عنوان یک کنشگر صنفی- رسانه ای به خاطرِ تلاش های ارزنده همه این عزیزان سپاسگزارم و امیدوارم روزهایی در راه باشد که همه آنان در سایه امنیت های گوناگون بتوانند به حرفه اثرگذارشان بپردازند؛ چرا که خبرنگاران گوش ها و چشم های جامعه اند و هر جامعه ای برای زیستی بهتر و بالنده تر نیازمند گوش هایی تیز و چشم هایی بیناست.

  

* آموزگار و کنشگر صنفی- رسانه‌ای 

hotnewsسایر5 سال پیش • dahio.com • 36



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها