ترجمه اختصاصی نوریاتو: یک نمایشگاه با نام شاهکارهای عکاسی شوروی، تصاویری را به نمایش گذاشته است که در عین اهداف تبلیغاتی که داشتند، روشهای هنرمندانه جدیدی را آزمایش کردهاند. این نمایشگاه با نام شاهکارهای عکاسی شوروی ، این تصاویر را به نمایش گذاشته است.
در ۲ می ۱۹۴۵ سه سرباز و یک عکاس از ارتش سرخ روی سقف رایشاستاگ برلینی رفتند که آن را به تازگی از دست نازیها آزاد کرده بودند. یکی از سربازها با تلاش زیاد بالای یک برج کوچک رفت و پرچم شوروی را برفراز آن برج برافراشت. در پشت سر او نیز مجسمههای قهرمانان آلمانی که از جنس سنگ بود از لبه ساختمان به پائین میافتادند. تصویری که در آن لحظه گرفته شد به اندازهای محبوب شد که تبدیل به یک اثر کلاسیک در عکاسی جنگ و یک درس جالب در مورد خطوط باریک بین حقیقت و تاریخ شد.
یوگنی خالدی، پرچم پیروزی، برلین، می ۱۹۴۵
پرچم پیروزی یوکنی خالدی در نمایشگاه جدید شاهکارهای عکاسی شوروی که در گالری اطلس شهر لندن برگزار میشود به نمایش گذاشته میشود. بن بوردت موسس گالری اطلس میگوید: “در پشت این عکس یک داستان فوقالعاده و یک حس رمزآلود بودن نهفته است. درست است که این عکس ساختگی است ولی دلیل خوبی برای این کار وجود دارد. روزی که این پرچم برای اولین بار افراشته شد هیچ عکاسی نبود تا از این رویداد عکاسی کند. به همین دلیل روز بعد که عکاس به آنجا رسید، با سربازها بالای ساختمان رفت و دوباره همان صحنه را بازسازی کردند. آنها این صحنه را بازسازی کردند چون میخواستند از پرچم شوروی روی رایشاستاگ عکس داشته باشند.”
مطالعه بیشتر: آزادی و انزوا در اوزارک
برای بازسازی این عکس، آنها هیچ پرچمی از شوروی نداشتند و به همین خاطر یک تکه پارچه که بعدا گفته شد از سه رومیزی که توسط دایی عکاس به هم دوخته شده بود و علامت داس و چکش نیز روی آن حک شده بود را با خود حمل میکردند. طبق گفته نیویورک تایمز، پدر و خواهر خالدی توسط نازیها کشته شده بودند. دو ماه قبل از ثبت این عکس، پس از اینکه تصویر برافراشته شدن پرچم آمریکا در ایوو جیما را دید، از دایی خودش خواست تا این پرچم را برای او بسازد. سپس آنرا به برلین برد تا بتواند نسخه خودش را از این تصویر نمادین بسازد.
مکس آلپرت، نبرد، ۱۹۴۲
بوردت در مورد این عکس اینگونه توضیح میدهد: ” این عکس تبدیل به یکی از تاریخیترین عکسهای جنگ شد. بعدا گفته شد که در زمان گرفتن این عکس سربازها درحال جمعآوری اشیاء قیمتی از سربازهای کشتهشده آلمانی بود. مردی هم که در جلوی عکس حضور دارد، ساعتهای دزدیده شده را به دستش بسته است. متعاقبا، مقامات روسی تصمیم گرفتند که این چیزی نبوده که بخواهند دیده شود. نسخههای بعدی این عکس روتوش شدند. یک نسخه از این عکس وجود دارد که این سرباز سه عدد ساعت به دست خودش بسته است ولی اکثر عکسهایی که در حال چرخش هستند، درحالی او را نشان میدهند که یک ساعت دارد یا اصلا ساعت ندارد. این تصویر شباهت زیادی به “سرباز در حال افتادن” رابرت کاپا دارد. در واقع این عکس، نسخه روسی سرباز در حال افتادن است.”
این عکس مانند دیگر عکسهای این نمایشگاه که همه از آرشیو شخصی عکاس ۹۵ ساله لو بورودولین امانت گرفته شدهاند ابهام زیادی دارد. همه این عکسها اتحاد جماهیر شوروی را قوی نشان میدهند و تفاوتهای کوچکی در تکنیکهای مورد استفاده آنها مشاهده میشود. مایا کتزنلسون به ما میگوید: “هنگامی که میدانید با تاریخ روبرو هستید قبل از اینکه با یک تصویر کاملا متفاوت مواجه شوید، یک احساس اولیه وجود دارد. عکاسهای شوروی درحالی که یک افسانه پر آب و تاب از تمدن شوروی میساختنهاند موفق شدهاند شاهکارهای واقعی تولید کنند. به نظر من فعالیتهای آنها شباهت زیادی به کارهایی که قهرمانان میکنند دارد. از یک طرف آنها باید عکسهایی بگیرند از نظر ایدئولوژیکی درست است و از طرفی دیگر با توجه به محدودیتهایی که دارند، بیشترین بیان هنری را داشته باشند.
لِو بورودولین، هرم، مسکو، ۱۹۵۴
بوردت در مورد این عکس میگوید:” بورودولین خودش در زمان شوروی یک عکاس بود و تعداد زیادی از عکسهایی که امروز خیلی معروف هستند را او از شوروی در بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ گرفت. او به رویدادهای ورزشی و درکل هرچیزی که به ورزش و قهرمانی ربط داشته باشد علاقه زیادی داشت.” اطلس تلاشهای بورودولین را ” یک جستجو برای جمعآوری و حفظ تصاویر در زمانی که هنر فقط محدود به خدمت به اهداف سوسیالیستی شوروی بود” میداند. بورودولین، طی هفتاد سال گذشته یک کلکسیون جمعآوری کردهاست که حدود ۱۰۰۰۰ عکس در آن وجود دارد. عکسهای او مربوط به زمان انقلاب روسیه تا دهه ۶۰ میلادی است و از مجلات، آرشیوهای مختلف و آژانسهای عکسی مانند TASS جمعآوری شدهاند.
مطالعه بیشتر: ریاضی و هنر: محاسبات زیباییشناسی
کتزنلسون میگوید:” این کلکسیون، عکسهای زیادی را از نابودی نجات داده است. در واقع این کلکسیون یکی از اولین کلکسیونها از عکاسی شوروی میباشد.” با اینکه این تصاویر زمانهای مختلفی را پوشش میدهند برای کتزنلسون عکسهایی که از جنگجهانی دوم گرفته شدهاند برجستهتر هستند. او ادامه میدهد: ” فتوژورنالیستها در آن زمان و در حالی که در لبه مرگ و زندگی بودند، شاهکارهای فوقالعادهای خلق کردند. برخی از این تصاویر تاثیر بسیار زیادی در افزایش روحیه کل کشور داشتند؛ برخی دیگر نیز برای مدت زیادی در آرشیوها مخفی بودند و تا دهها سال پس از جنگ خاک میخوردند.”
یاکوف خالیپ، اژدر، ناوگان بالتیک، ۱۹۳۶
بورودولین معانی خاصی در این عکسها پیدا میکند. او به ما گفت:” برای من این موضوع، یک موضوع کاملا شخصی است. تعداد زیادی از اقوام من کشته شده بودند. خود من هم دوبار زخمی شده بودم و عضو دستهای بودم که از مسکو تا برلین را جنگید. این زندگی من و زندگی کل کشور و کسانی که میشناختم را عوض کرد. به همین دلیل از مردم میخواهم این موضوع را فراموش نکنند.” هنگامی که خالدی عکس سقوط برلین را گرفت در رایشاستاگ هنوز درگیری وجود داشت. طبق گفته بورودولین، خالدی زندگیاش را به خطر انداخت تا آن عکس را ثبت کند. بعدا این دو با هم دوست شدند. “خالدی دوست خودم بود. ما ساعتهای زیادی را با در یاد داشتن جنگ با هم میگذراندیم(…)و هربار که به استودیوی عکاسی کوچکی که او در آن زندگی میکرد میآمدم من این عکس را میدیدم. حدودا یک متر عرض داشت و ما جلوی آن مینشستیم.
مطالعه بیشتر: مجموعه عکس: زیر درخت یوزو
ساماری گوآری – چرچیل، روزولت و استالین در یالتا، ۱۹۴۵
این کلکسیون به روش متفاوتی تاریخ روسیه را بازگو میکند. بوردت این موضوع را اینگونه توضیح میدهد: “این مجموعه خیلی وسیع است و تمام دوران استالین، تمام دوران شوروی، جنگجهانی دوم، جنگ سرد و فراتر از آن را پوشش میدهد، برخی از آنها در تاریکترین سالهای استالین گرفته شدند. از نگاه تاریخی، این عکسها یک منبع فوقالعاده برای دیدن پیشرفت و ساخت روسیه مدرن هستند.”
سیمون فریدلیاند، ولژانوچکا(دختری از منطقه ولگا)
ولی فراتر از سابقه تاریخی، توجه بوردت و کتزنلسون به جنبه دیگر این کلکسیون جلب شده بود.” ما بیشتر به دنبال پیشرفت زیباییشناسی در عکاسی شوروی و روش هنری این عکسها بودیم. ما به دنبال ساختارگراها یا گروه اکتبر(معادل روسی باهاوس) بودیم.” بوردت ادامه میدهد: ” ما کارهایی از استادان این رسانه مانند آرکادی شایخِت، یاکوف خالیپ، الکساندر رودچنکو و بوریس ایگناتویچ را انتخاب کردهایم.”
الکساندر رودچنکو، لیلی بریک، ۱۹۲۶
مطالعه بیشتر: فرناند لگر و شکوفایی کوبیسم
یکی از عناصر اصلی زیباییشناسی شوروی توسط فضای سیاسی که عکاسها در آن کار میکردند به آنها دیکته شده بود. ” یکی از مشخصههای معمول در بیشتر این عکسها پیروزی زیادی است که عکاسها سعی کردهاند در صورت سوژههایشان وجود داشته باشد و آن را ثبت کنند. یکی از جنبههای این تصاویر همین است که این عنصر تبلیغاتی را دارند. این عنصر زیباییشناسی از آنجایی که خیلی عجیب و ملودراماتیک بود، تبدیل به مد روز شد.”
آرکادی شایخِت، یکی از اعضای کومسومول(شاخه جوانان حزب کمونیست شوروی) پشت فرمان، بالاخنا، ۱۹۲۹
ولی یک عنصر کلیدی دیگر در عکاسی شوروی وجود دارد که فاصله زیادی با احساس پیروزی زیاد ناشی از قدرت دارد. بوردت میگوید: ” چیزی که این عکسها را توصیف میکند میزان زیاد ابتکار و آزمایشی است که در غرب نمیبینید، عکاسهای روسی این دید منحصر به فرد از عکاسی را که شامل روشهای عجیبی مانند برشها و زوایای غیرمعمول است را گسترش دادند. این عکاسها به جای اینکه به صورت مستقیم به سوژه نگاه کنند، از بالا یا پائین به آن نگاه میکنند و بهره زیادی از فتومونتاژ و کلاژ میبرند.”
الکساندر رودچنکو، خروجی اضطراری، ۱۹۲۵
ساختارگراها طبق گفته کتزنلسون ” با انقلاب سیاسی خودشان را به عنوان هنرمندان خلاق میشناختند و قصد داشتند با استفاده از معانی هنر جدید، یک دنیای جدید بسازند.” او عقیده دارد که گروه اکتبر به صورت اساسی نشریات را تغییر دادند. “برای ده سال (۱۹۳۵-۱۹۲۵) عکاسی خبری شوروی، آوانگاردترین عکاسی در دنیا بود”
الکساندر رودچنکو، یک دختر با لایکا، ۱۹۳۴
مطالعه بیشتر: رابرت کاپا و عکاسی از پیکاسو
حتی پس از اینکه آوانگارد نیز از مرکز توجه دور شد، عکاسها بازهم به پیشرفت و رفع محدودیتها ادامه دادند. طبق گفته کتزنلسون ” اکنون زمان سوسیال رئالیسم (رئالیست در فرم و سوسیالیست در محتوا) فرا رسیده بود و پرتره قرار بود مثبتاندیشی، اراده برای بردن و قدرت ذهن را اشاعه دهد.”
یاکوف خالیپ، درحال نگهبانی، ۱۹۳۷
نیازهای پروپاگاندا به روشی باعث شد عکاسها به آزمایشکردن ترغیب شوند. بوردت میگوید: ” عکاسها به چالش کشیده میشدند تا کارهایی تولید کنند که پیروزمندانه و مثبت باشند، به همین دلیل عکسهای زیادی زندگی را خیلی دراماتیک نشان میدهند. بخشی از این موضوع به خاطر زوایای عکاسی غیرمعمول است. نگاهکردن از بالا یا پائین به سوژه یک دید دراماتیک از چیزی که در حال اتفاق افتادن در عکس است به بیننده میدهد.”
ولادیسلاف میکوشا، تمرین صبحگاهی، ۱۹۳۷
مطالعه بیشتر: عکاسی از آتش
کتلزنلسون عقیده دارد که: “از طریق عکاسی شوروی شما نه تنها میتوانید تاریخ کشور را ردیابی کنید، بلکه میتوانید تغییر اولویتهای ایدئولوژیک را هم ببینید. اینکه از چه چیزی عکس گرفتهاند و چطور این کار را کردهاند. حتی در دهه ۶۰ که به عنوان عصر آزادی از آن یاد میشود، محدودیتهایی وجود داشت. هنگامی که از بورودولین پرسیده شد کدام یکی از عکسهای خودت را بیشتر دوست داری؟ او اینگونه جواب داد:” احتمالا یکی از محبوبترین عکسهای من عکس سانسورشدهای است که از که از یک شناگر گرفتم. من این عکس را در اولین دورهای که به بازیهای المپیک میرفتم یعنی المپیک ۱۹۶۰ رم گرفتم. این اولین باری بود که من به یک کشور کپیتالیست سفر میکردم. من از انجام دادن این کار خیلی خوشحال بودم و کارم را به عنوان یک عکاس به تازگی در مجله اوگونیوک آغاز کرده بودم که عکس من برای روی جلد مجله انتخاب شد.”
لو بورودولین، شیرجهزن روی جلد مجله اوگونیوک
با اینحال او با انتقادهایی از میخائیل سوسلوف ایدئولوژیست ارشد غیر رسمی حزب کمونیست روبرو شد. چیزی که بورودولین از این نقد که در روزنامه پراودا چاپ شده بود به یاد دارد این است: ” برای اوگنیوک مناسب نیست که چنین تصاویری چاپ کند، این عکس خیلی آوانگارد و فرمالیستی است.” با اینحال او این نقد را به عنوان یک تحسین در نظر میگیرد.” در این مقاله از من به عنوان یک استاد یاد شده بود و گفته شده بود: ‘ برای استاد بزرگ عکاسی مانند لو بورودولین اصلا مناسب نیست که چنین تصاویری بگیرد’.”
لو بورودولین، شیرجهزن، ۱۹۶۰
آخرین عکسی که در این نمایشگاه به نمایش گذاشته میشود نشان میدهد که جامعه روسیه چطور از دهه ۲۰ میلادی تا به امروز پیشرفت کرده است و این کلکسیون چطور میتواند دید متفاوتی نسبت به تاریخ به ما بدهد. بوردت میگوید: “چیزی که این کلکسیون را از کلکسیونهای مشابهی که در دورههای زمانی مشابه از آمریکا در مجله لایف یا از اروپا در پیکچرپست جمعآوری شده است متمایز میکند، این است که در این کلکسیون هیچ عکسی از اشخاص معروف وجود ندارد.”
ایگور اسنگیرف، یوری گاگارین، آپریل ۱۹۶۱
مطالعه بیشتر: زنان هنرمند فراموش شده
“هیج عکسی از مرلین مونرو یا الویس وجود نداشت – در واقع هیچ فرهنگ سلبریتی(فرد معروف)ای وجود نداشت. تا هنگامی که این عکس فوقالعاده از یوری گاگارین در سال ۱۹۶۱ ثبت شد. در واقع روسیه تا آن زمان هیچ شخصیت معروفی نداشت و یوری گاگارین اولین فرد معروف روسیه بود. او فوقالعاده خوشتیپ بود و ظاهر قهرمانانهای داشت. علاوه بر این، اولین کسی بود که به فضا رفته بود، به همین دلیل او تبدیل به این شخصیت قهرمان معروف در روسیه شد. این عکس در سال ۱۹۶۱ گرفته شد که برای گسترش یک فرهنگ محبوب در سطح دنیا کمی دیر بود. این عکس، آخرین عکس این مجموعه است و به گونهای است که آخر یک عصر را به تصویر میکشد.
نوشته شاهکارهای عکاسی شوروی اولین بار در مجله نوریاتو | رسانه جامع هنرهای تجسمی پدیدار شد.