احسان خراسانی؛ کارلوس کی روش در تمرین روز شنبه تیم ملی یک جمله ساده و روشن به زبان آورد. اینکه با توجه به «امکانات»، تیم های ژاپن، کره جنوبی و استرالیا سه تیم حاضر در مرحله نیمه نهایی جام ملتها هستند. او به این کاری نداشت که آیا ممکن است این تیم ها در مراحل قبل تر به هم بخورند یا نه، بلکه تاکیدش این بود که این سه تیم نسبت به امکانات، سه تیم از جمع ۴ تیم نهایی آسیا هستند. کسی نمی تواند این موضوع را منکر شود. به هر حال این تیم ها لژیونرهای زیادی دارند، سطح فوتبالشان فراتر از آسیاست و طبیعتا امکانات فوق العادهای دارند.
کسی می تواند این را کتمان کند که ژاپن امکانات بی نظیری دارد، حتی بالاتر از بعضی تیم های اروپایی؟ کسی می تواند چشم ببندد و این مسئله را رد کند که کره جنوبی امکاناتش در سطح جهانی است؟ طبیعتا درباره استرالیا هم تاکید همین است. بنابراین چیزی که کارلوس کی روش بیان کرده، یک چیز عادی است ولی بار دیگر بهانه ای شده برای آنکه منتقدان تیم ملی در آستانه جام ملت ها فرصت را غنیمت شمرده و برداشت خود را در رسانه ها بیان کنند.
اگر یکی مثل درخشان نظر منطقی و واقعی را تائید کند، قطعا باعث تعجب است چراکه او همیشه مترصد یک فرصت است تا به تیم ملی حمله کند. به عنوان مثال حتما به یاد دارید شب بازی ایران و عراق در حالی که تمام کشور در شوک ناداوری بود، او از این می گفت که چرا ایران باید به عراق جنگ زده ببازد و خلاصه حملات تندی به بازیکنان داشت؛ بازیکنانی که در آن مسابقه تمام وجودشان را در زمین مسابقه گذاشتند و ۸۰ دقیقه ۱۰ نفره جنگیدند و در نهایت در ضربات پنالتی باختند. فقط یکی مثل او و بعضی از کارشناسان فوتبال ایران هستند که می توانند به سادگی تلاش بازیکنان و تیم ملی ایران را زیر سوال ببرند. خداداد عزیزی هم تفکراتی شبیه به تفکرات درخشان دارد. او هم به تازگی حملات تندی علیه تیمملی کرده است. حتما به یاد دارید او بعد از جام جهانی روسیه و با وجود تلاش فوق العاده بازیکنان ایران چگونه سعی داشت عملکرد تیم ملی را زیر سوال ببرد و ثابت کند تیم ملی نه تنها عملکرد خوبی نداشته بلکه بسیار ضعیف عمل کرده است!
بیشک دیگر مردم هم از بعضی نظرات خسته شده اند و به قول معروف «وقعی به آنها نمی نهند.» مایلیکهن سال ها در این فوتبال پول گرفت و در دوران او کوچکترین اتفاق تلخ اجتماعی از جمله غرق شدن چندین دانش آموز در پارک شهر رخ نداد و یا اصلا در دوران مربیگری او نبود که کودکان شین آباد آنگونه در آتش سوختند، اما چطور ممکن است فقط در دوره مربیگری کارلوس کی روش تمام مشکلات اجتماعی را به دستمزد یا توقع کی روش ربط دهد و عملکرد بد بعضی مسئولان و سیاستمداران ایرانی را زیر سایه قرار دهد؟ او امروز گفته: «در شرایطی که نوگلان این مملکت به خاطر نداشتن در آتش بخاری پرپر میشوند و هیچ کس هم در این ممکلت صدایش در نمیآید، باز این آقا گِله میکند که موقع رفتن بدرقه نشدیم و بعد مشخص میشود که ناقابل نفری ۵۰میلیون گرفتهاند! بعد میگوید پول نگرفتهایم. نوجوانان زاهدانی در آتش سوختند. من این را به چه کسی بگویم؟ سرم را باید به دیوار بکوبم. آنها بخاری نداشتند بعد این آقا سروصدا میکند که ال شده و بل شده!»
ظاهرا مایلیکهن با این حرف ها قصد دارد حتی مدیریت ضعیف اقتصاد کشور را هم گردن «دستمزد» یا «توقع» سرمربی تیم ملی بیاندازد تا یک بهانه برای انتقاد داشته باشد و در عوض خودش را پیش بعضی از مسئولان کشور شیرین کند.
به قول مسعود شجاعی آیا منتقدان نمیتوانند فقط یک ماه به خاطر تیمملی دندان روی جگر بگذارند و اینگونه به آنها حملهور نشوند؟ بی شک هرکس به اندازه خودش از این فوتبال برده و سود هم کرده از جمله محمد مایلی کهن که سال های سال در باشگاههای مختلف پول گرفت و هنوز برای همه آخرین افتخارش در فوتبال همان «ساختن تیم درخشان جام ملت های ۹۶ امارات» است.
مردم دیگر از یکسری حرف های تکراری خسته شده اند. تیم ملی در آستانه یک تورنمنت مهم است. عده ای نمی خواهد اجازه دهند منافع ملی بر منافع شخصی شان پیروز شود ولی زیباترین جمله را مسعود شجاعی برای دلگرمی همه مان گفت، اینکه می روند و قهرمان می شوند تا جواب این حملات را بدهند. به هر حال قهرمانی ایرانی در آسیا می تواند برای بعضی ها «خطر» باشد تا افتخار، بنابراین از کوچکترین فرصتی برای حمله به تیمملی و کیروش استفاده میکنند؛ بدون اینکه گوش کنند طرف مقابل شان چه گفته و منظورش چه بوده است؟
۲۵۲ ۴۳