مهران غفوریان ـ بازیگر و کارگردان «زیر آسمان شهر» ـ پس از دو دهه از تولید این مجموعه درباره ساخت آن چنین توضیح می دهد: اولین مجموعه تلویزیونی هر شبی، «زیر آسمان شهر» بود. پیش از آن، شبکه‌ های سه و پنج برنامه‌های آیتمی پخش می‌کردند، ولی اولین مجموعه «زیر آسمان شهر» بود که شخصیت‌ها ثابت با قصه‌های متفاوت بودند. من با آقای رضا عطاران و دوست عزیزم نادر کاشنی (تهیه کننده) و امیرحسین طالبی تصمیم گرفتیم یک کار خوب بسازیم؛ به رضا عطاران گفتم، رضا نمی‌خواهم این کار بگیرد، می‌خواهم بترکاند. عطاران به شدت خلاق بود و الان هم هست. رضا خیلی زحمت کشید. وقتی دو قسمت را  نوشت که با مداد هم می‌نوشت، با همان دو قسمت من گفتم عالی است؛ من دارم با خواندن فیلمنامه هم می خندم.

غفوریان در پاسخ به این سوال امین زندگانی که چرا یوسف تیموری در فصل دوم «زیر آسمان شهر» حضور نداشت؟ توضیح داد: یوسف چند روزی نبود. یک هفته‌ای دنبالش می گشتیم و پیدایش نمی‌کردیم. این اولین بار است که این را مطرح می‌کنم. رفته بود مسافرت. بعد از یک هفته فهمیدم اصفهان است. گفت ببخشید نمی‌توانستم جوابت را بدهم، حالم خوب نیست. گفتم مردم تو را دوست دارند سریال دیده شده است، اما یوسف گفت دیگر نمی‌خواهم این نقش را ادامه بدهم.  نبود یکی از شخصیت‌های اصلی فاجعه بود. خود من با پای شکسته هم بازی کردم. ما یک دکمه داشتیم و می خواستیم برایش کت بدوزیم!  قصه‌ای نوشتم که فولاد صورتش می‌سوزد و عمل جراحی پلاستیک می کند و مجید صالحی می‌شود. مجید صالحی هم خوب بازی کرد. به یوسف حق دادم حالش خوب نبود و دوست نداشت ادامه دهد.

در ادامه امین زندگانی با یوسف تیموری تماس گرفت تا علت بازی نکردنش در «زیر آسمان شهر» را بپرسد؛ تیموری توضیح داد: دوستی من و مهران قدیمی است؛ یک بحث، بحث حرفه‌ای است و یک بحث رفاقت است. ما کار را با عشق پیش بردیم. دلیل من برای بازی نکردن در سری دوم این بود که رضا عطاران نمی‌نوشت و من این را غلط می‌دانستم. فکر می کردم قسمت دویی قرار نیست ساخته شود و بعد از ازدواج فولاد، دیگر نمکش را از دست داده است. این یک لجبازی بین من و مهران بود. من ول کردم و به اصفهان رفتم. مهران می‌توانست از من شکایت کند قرارداد را بسته بودم و یک دفعه غیبم زده بود اما ما با هم رفیق بودیم. بعد از سری دوم «زیر آسمان شهر» ما با هم دبی بودیم و از ما می پرسیدند مگر شما با هم مشکل نداشتید ما می گفتیم نه ما با هم رفقیم.

کارگردان و بازیگر «زیر آسمان شهر» با یادآوری خاطره‌ای طنز از پشت صحنه این سریال عنوان کرد: لوکیشن ما لو رفته بود؛ خیابان ۱۸ امیراباد بودیم و مردم انقدر به ما لطف داشتند، تا چهار صبح صبر می کردند تا ما خارج شویم و ما را ببینند. آقایی که پشت صحنه به ما چای می داد، مدام کاغذ می‌آورد که امضا کنیم و هر دفعه هم می‌گفت برای دختر خاله‌ام می‌خواهم و هر بار یک اسم متفاوت را می‌گفت! به یکی از دستیارهایم گفتم این مشکوک است؛ بعد فهمیدیم که امضاهایمان را دم در می‌فروشد. قیمت‌هایمان هم فرق می کرد؛ مثلا امضای من را ۲ هزار تومان، عطاران را ۴ هزار تومن و اشکان را پونصد تومان می‌فروخت. خودش قیمت گذاری کرده بود؛ امضای مرحومه ملکه رنجبر و مرحوم کیومرث ملک مطیعی با هم به یک قیمت و تکی به قیمتی متفاوت می‌فروخت؛ برای خودش کاسبی می کرد و درآمدش بیشتر از حقوقی بود که از ما می گرفت.

غفوریان با اشاره به محبوبیت «زیر آسمان شهر» در میان مخاطبان تلویزیون اظهار کرد: من ممنون تماشاچی های تلویزیون هستم که کار را دیدند؛ البته الان سخت پسند شده‌اند، آن زمان هیچی نبود. البته طبیعی است که توقعشان هم بالا برود.. گاهی پلان‌هایی را در یک میوه فروشی می‌گرفتیم که آقای میوه فروش هم معروف شده بود و امضا می داد.

غفوریان در پایان با یادی از دو بازیگر درگذشته «زیر آسمان شهر» عنوان کرد: می‌خواهم از مرحومه خانم ملکه رنجبر و مرحوم کیومرث ملک مطیعی که چیزهای زیادی از آن‌ها یاد گرفتم، یادی کنم. اولین چیزی که از آن‌ها یاد گرفتم صبوری بود. روحشان شاد باشد. امیدوارم اگر من آن زمان قصوری داشتم حلالم کنند.

۵۸۵۸

hotnewsخبر3 سال پیش • dahio.com • 11

برچسب‌ها



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها