نمادگرایی در اواخر قرن نوزدهم میلادی، از دل جنبش رمانتیک بیرون آمد و به اکتشاف معنی فرمها، خطوط، شکلها و رنگ آنها، نقاشیهای اساطیری و سوژههایی مانند رویا و کابوس، مذهب، زندگی و مرگ پرداخت. برخی عقیده دارند که نمادگرایی یک واکنش در مقابل پیشرفتهای علم و تکنولوژی بوده است؛ یک یادآوری که ممکن است به جز نیروهایی که توسط علم توضیح داده شدهاند، نیروهای دیگری هم در دنیا وجود داشته باشند.
دو نقاشی از هنرمندانی که به ایتالیا مرتبط هستند، به صورت واضح مشخص میکنند که نمادگرایی چطور میتواند برای بحث در مورد اخلاقیات به کار برود.
مادران شیطانی (۱۸۹۴) اثر هنرمند ایتالیایی جیووانی سگانتینی، یک نمونه خیلی خوب از نحوه ترکیب فرم، رنگ و سوژه به صورت معنوی است.
سگانتینی که مادرش او را ترک کرده بود، به دلیل اصرار روی اینکه نقش یک زن فقط زن بودن و مادر بودن است، رابطه پیچیدهای با زنها داشت. عقیده او مبنی بر اینکه زنی که نتواند این وظایف را انجام دهد زن مناسبی نیست، در اکثر کارهای هنری او دیده میشود. سگانتینی از مناظر سرد و تهی کوههای آلپ استفاده کرده است و باعث شده که ظهور یک سردی در کارهای او شده است.
عنوان مادران شیطانی از شعر یک راهب ایتالیایی قرن دوازدهم که توسط دوست سگانتینی لوئیجی ایلیکا به ایتالیایی ترجمه شده بود گرفته شده است و زنانی را توصیف میکند که حاظر نیستند در ازدواج و یا مادری نقشی داشته باشند. واضح است که سگانتیتی از این نماد برای نقد کسانی که به صورت غیرطبیعی رفتار میکنند استفاده میکرده است. طنز ماجرا اینجاست که سگانتینی هیچوقت با مادر بچههای خودش ازدواج نکرد. در کودکی، خواهر ناتنی سگانتینی به منظور گرفتن تابعیت اتریشی، تابعیت ایتالیایی خودشان را لغو کرد ولی هیچوقت کارهای اداری مربوطه را تکمیل نکرد که باعث شد این دو تا آخر عمر تابعیت هیچ کشوری را نداشته باشند. همین موضوع باعث شد، سگانتینی نتواند به صورت قانونی با لوئیجیا پیرینا لوگاتی ازدواج کند.
در این اثر که یکی از مجموعه تصاویر با تم “مادرهای بد” است، پیش زمینه با یک درخت پیچ خورده اشغال شده است و یک زن نیز توسط همین درخت به دام افتاده است. بدن این زن خمیده شده است و موهای او نیز بین شاخههای درخت گیر کرده است.
درحالی که به نظر میرسد این نقاشی یک مجازات باشد، میتوان با کمک نمادگرایی گفت که درخت به مثابه یک کودک به نظر میرسد که به شاخههایش به این زن چنگ زده است. آیا منظور سگانتینی این بوده است که وادار کردن یک زن به ادا کردن وظایف خودش به نفع او خواهد بود؟
ارتباط ادبی نمادگرایی در انجمنهای برادری قبل از رافائل با علاقه زیادی که به افسانه و اسطوره داشتند هم دیده میشود. یکی از آثار دانته گابریل روزتی، با نام “پائولو و فرانچسکا از ریمینی” داستان دو معشوقه است که با همسر فرانچسکا که برادر پائولو هم بوده است رابطه داشته اند و توسط او به قتل رسیدهاند. این داستان در کتاب دوزخ دانته شرح داده شده است:
“عشق هیچ کسی که به او عشق ورزیده شده است را نمیبخشد، و من
و من با نیرویی که میتوانید ببینید به سمت او کشیده شدم
این نیرو هنوز هم من را در کنار او نگه میدارد.
عشق برای سرنوشت به دو زندگی یک مرگ میدهد” برزخ دانته، سرود پنجم
دانته گابریل روزتی، پائولو و فرانچسکو از ریمینی، ۱۸۵۵
روزتی در این نقاشی که در سه پنل تهیه شده است، برای اینکه با استفاده از نمادگرایی نشان دهد معشوقهها در حال خواندن یک کتاب درمورد لنسلات و گوینِوِره هستند از ابیات دانته استفاده میکند: لباسهای پائولو مانند لباسهای لنسلاتی است که عشقش محکوم به شکست بوده است. یک رز قرمز در زیر پاهای این دو قرار گرفته است. آیا این نشانه عشقی است که قرار است از بین برود؟
پشت سر این دو یک پنجره رنگی دایرهای قرار دارد که نور آن لحظهی بوسه ممنوعه را آشکار میکند. پنل سمت راست، این دو معشوق را در آغوش هم نشان میدهد؛ موهای قرمز فرانچسکا در آشفتگی آغوش این دو که با آتش محاصره شدهاند گرفتار شده است که نماد علاقه زیاد این رو میباشد.
نمادگرایی دنیای هنر را به آستانه مدرنیته رساند و شناخت آن از “واقعیت روانشناختی” به هنرمندان اجازه داد تا از ایدههای انتزاعی استفاده کنند و به آنها فرم دهند.
نوشته نمادگرایی در عصر ویکتوریا اولین بار در مجله نوریاتو | رسانه جامع هنرهای تجسمی پدیدار شد.