به سراغ بهرام بیضایی برویم که همکاری‌های مشترکی باهم داشتید تا زمانیکه او کار آخر خود را با دلخوری ساخت؛ چگونه باهم آشنا شدید و این دوستی شکل گرفت؟ الان چقدر سینمای ایران نبود بیضایی را احساس می‌کند.

سینما بدون بهرام بیضایی یعنی هیچ، ممکن است خیلی از کارگردانان ناراحت شوند اما یکی از مهره‌هایی که در زمان خود موثر بود و می‌توانست امروز هم تاثیرگذار باشد، بهرام بیضایی بود. او سینما، بازیگری و تکنیک را خیلی خوب می‌شناخت و به نظرم برای خود یک دانشگاه بود.

وقتی سر فیلم آخر خود، «لبه پرتگاه» ناراضی و ناراحت بود، دلیل داشت. وقتی پلیس نظارت دائمی بر روند ساخت فیلم داشت و از طرف دیگر بیرون از فیلمنامه تهیه‌کننده فشار می‌آورد که فلان بازیگر زن حتما حضور داشته باشد، این مسایل چه معنا دارد؟ فیلمی که اینطور ساخته شود برای کارگردانانی است که تنها برایشان مهم است فیلم بسازند ولی بهرام بیضایی که زیر بار این قضیه نمی‌رود، بلکه به تمامی وجوه یک بازیگر یا عوامل دیگر برای همکاری نگاه می‌کند. در نهایت این دخالت‌ها باعث شد تا با «وقتی همه خوابیم» وضعیت سینمای ایران را نشان دهد و درست است.

وقتی سراغ این فیلم رفت، تصمیم رفتن از ایران را گرفته بود؟

من که جای او نیستم و نمی‌دانم.

اینکه می‌گویند بیضایی کم کار بوده درست نیست؟

نه هرگز، او فیلمنامه برای ساخت بسیار داشت اما نمی‌گذاشتند بسازد. بیضایی در آن زمان آنقدر انرژی، ایده و علاقه داشت که می‌توانست هر دو سال حداقل یک فیلم بسازد. الان در خانه من بسیاری از سناریوهای بیضایی موجود است و او خیلی علاقه‌مند به فیلمسازی بود اما نشد. جدا از بیضایی، ناصر تقوایی هم نتوانست کار کند، به جز فیلم «تعزیه» با او همکاری نداشتم اما چرا باید این آدم بیکار باشد؟ کارگردانی خوش تکنیک، خوش فکر با پیشینه بسیار قوی که داشت.

«تعزیه» یک کار مستند و تاریخ شفاهی بی‌نظیر است، به نظرتان امروز تا چه اندازه جای خالی‌اش احساس می‌شود؟

تا آنجایی که به یاد دارم این فیلم را وزارت ارشاد با سفارش یونسکو ساخت ولی کار شاخص خیلی خوبی بود، من هیچ وقت فیلم را ندیدم تا دو هفته پیش که موزه سینما من را برای نمایش این فیلم دعوت کردند و برای نخستین بار «تعزیه» را دیدم.

تقوایی در ۶۰ دقیقه تمام ماجرای واقعه کربلا را به بهترین شکل تعریف کرده بود که فلان کارگردان در یک سریال ۳۰ قسمتی توانست از عهده روایت آن بربیاید. نمی‌دانم چرا تقوایی نتوانست فیلم بسازد.

پس از مهاجرت بهرام بیضایی، شما دو سال بعد پیگیر مجوز فیلم «اشغال» بودید، این درخواست از طرف خود ایشان بود؟

نه به هیچ وجه. این درخواست را بنیاد سینمایی فارابی توسط آقای ملکان به عنوان تهیه‌کننده ارائه کرده بود و من نماینده بیضایی برای بستن قرارداد بودم. من می‌دانستم که این درخواست عملی نمی‌شود و خیلی هم وقت ما را گرفت. فیلمنامه «اشغال» را قرار بود پس از «شاید وقتی دیگر» بسازیم و حتی لوکیشن را هم در مشهد دیده بودیم اما پس از سال‌ها دوباره به جریان افتاد و ما را در ورطه‌ای انداختند که با فارابی شاید به نتیجه برسیم ولی پس از رفت و آمدهای متعدد همکاری صورت نگرفت.

چرا نشد؟

نمی‌دانم، به ما نمی‌گفتند که به عنوان مثال ممنوع‌الفعالیت هستید یا علل دیگری دارد. فکر می‌کنم تنها می‌خواستند بیضایی را به ایران بیاورند.

شما با کارگردانان مطرحی چون ایرج قادری در «توتیا» همکاری داشتید، درباره او و تفاوت سینمای او با کارگردانی چون بیضایی صحبت کنید؟

مقایسه این دو کارگردان به نظرم غلط است، این سینما و منی که در این حوزه کار می‌کنم به لحاظ اقتصادی نیاز به درآمد دارم و باید با فیلمسازان مختلفی کار کنم. سینما، سینماست و ایرج قادری هم سینمای خاص خود را دارد، او آثار مبتذلی نداشت و به هر حال وابسته به سینمای بدنه است و من هم وارد ماجرای آن فیلم شدم، درصدی شریک بودم تا به لحاظ اقتصادی بتوانم خودم را اداره کنم.

ایرج قادری بسیار آدم دقیق، باهوش و منظمی در چارچوب سینمای خود بود و کارش را بلد بود. او علاقه‌مند به ساخت فیلمی بود که با مخاطب ارتباط بیشتری برقرار کند و در همه دنیا هم چنین سبک و سیاق فیلمسازی وجود دارد و اصلا قرار نیست مقایسه‌ای انجام دهیم. ما وقتی به فیلمسازان این روزها نگاه می‌کنیم می‌بینیم که بسیار اشتباه دارند و اصلا با فنون و اصول اولیه آشنا نیستند.

بهمن فرمان آرا چند وقت پیش با اشاره به وضعیت امروز سینمای ایران گفتند صد رحمت به فیلمفارسی، شما هم چنین نظری دارید؟

بله با فیلم‌هایی که در سال‌های اخیر دیده‌ام واقعا صد رحمت به فیلمفارسی. به هر صورت فیلمفارسی‌ها هر نوع پرداخت و داستانی که داشت در فضای خودش قابل قبول بود، مثلا فیلم‌هایی که فردین و بهروز وثوقی کار می‌کردند و به نظرم خیلی موفق‌تر هم بودند چون وضعیت نوشتن سناریو و ممیزی خیلی خوب بود.

فکر می‌کنم بخشی از مشکلات امروز ناشی از سخت‌گیری‌ها در صدور مجوز، کمبود آگاهی و البته سرسری گرفتن سینماست. سینما اینطور نیست، مدیر و مدبر می‌خواهد، کسانی را می‌خواهد که فکر و استعدادیابی کنند. ما از کمبودها و مشکلات می‌گوییم اما فیلمسازان جوان خوبی مانند سعید روستایی، چنگیز جلیلوند و هومن سیدی داریم.

از فیلم «قسم» محسن تنابنده هم دیدم تعریف کرده بودید؟

من با ایشان هیچ آشنایی نداشتم و به واسطه مرحوم خشایار الوند به تماشای فیلم «قسم» نشستم و دیدم فیلم خوب و بسیار سختی را ساخته است. به علیرضا داودنژاد گفتم که تو هیچ وقت حوصله ساخت چنین فیلمنامه‌ای نداشتی. اما متاسفانه این روزها حجم کارهای بسیار بد زیاد است.

شما با علیرضا داودنژاد در «مصائب شیرین» همکاری داشتید، ژانر سینمای او چگونه است؟

ما رفت و آمد نزدیک و خانوادگی باهم داشته و داریم و این ارتباط تاثیر مثبتی بر همکاری ما گذاشت و باعث شد نتیجه خوبی هم داشته باشد.

شما تقریبا تا آخرین فیلم‌های خوب مسعود کیمیایی همراه او بودید، درباره ایشان بگویید، کاریزمای معروفی که از کیمیایی سراغ داریم را شما هم درک کردید؟

به هرحال پیشینه کیمیایی، کارگردانی که «گوزن‌ها» و «قیصر» را ساخته است برای بازیگر و فیلمبردار بسیار مهم است. این فیلم‌ها در زمان خود بسیار شاخص بودند و من هم وقتی به عنوان فیلمبردار وارد کار او شدم به عنوان خالق «گوزن‌ها» و «قیصر» به او نگاه می‌کردم و این میزان علاقه باعث شد تا فیلمبرداری خوبی برایش انجام دهم. به هر صورت کیمیایی دوست داشتنی است.

ارتباط او با بازیگران در آن سال‌ها چطور بود؟

خیلی خوب بود، من او را بسیار صمیمی‌تر از سایر کارگردانان می‌دیدم. فکر و ذهنش همواره با نقشی و پرسوناژی که برای بازیگر چیده است همراه بود و به نظرات بازیگران گوش می‌کرد و این اتفاق خیلی برای من قابل احترام بود.

یکی از آخرین فیلم‌هایی که کار کردید، «یتیم خانه ایران» بود چه شد در این فیلم حضور پیدا کردید؟

این فیلم حیف شد، من برای حضور در این فیلم با بیضایی مشورت کردم و دلیل بودن هم فضا و قصه خوب فیلم بود، چون ماجرای واقعی تاریخ ایران را روایت می‌کرد. ولی متاسفانه نتیجه آنطور که من فکر کردم نشد و به آقای طالبی هم گفتم وقتی قصه را خواندم دوست داشتم متریال کار را به نویسندگان خوبی بسپارد تا فیلمنامه زیبا و قوی نوشته شود اما این اتفاق نیفتاد و یادم هست پلان‌های طولانی زیبایی که کار کردیم در مونتاژ حذف شد و خیلی متاسف شدم.

پایان‌بندی فیلم که به گرفتن قایق انگلیسی‌ها منتهی می‌شود هم در سناریو بود و در ذهنم مشابه «تایتانیک» آمد اما در مجموع این فیلم می‌توانست بهتر از این باشد.

دو کارگردان که وابسته به طیف‌های سیاسی متفاوتی هستند، به موضوع قحطی در ایران در زمان جنگ جهانی می‌پردازند، فیلمنامه و نگاه این دو کارگردان را چگونه دیدید؟

امکان قیاس وجود ندارد، پشت «اشغال» فکر و اندیشه دیگری بود و «یتیم خانه ایران» جنبه تبلیغاتی داشت، نمی‌خواهم فیلم آقای طالبی را رد کنم اما «اشغال» اگر ساخته می شد قطعا یک فیلم متفاوتی بود. به نظرم اگر این مسایلی که گفتم در «یتیم خانه ایران» رعایت می‌شد خیلی فیلم بهتری می‌شد.

درباره مرحوم سپانلو هم برای ما صحبت کنید.

من از نظر شخصیت سپانلو را خیلی دوست داشتم و ارتباط قلبی و خوبی باهم داشتیم، خیلی خوشحال شدم وقتی او جلوی دوربین من آمد. واقعا حیف شد.

شهاب حسینی آن زمان شروع کارش بود.

همان زمان معلوم بود که بازیگر مستعدی است، من فیلم های اول بازیگرانی مانند خسرو شکیبایی، هدیه تهرانی، فریبرز عرب نیا، محمدرضا فروتن، فاطمه معتمدآریا، ابوالفضل پورعرب و … را کار کردم.

این بازیگران ویژگی خاصی داشتند که توانستند ستاره شوند؟

قصد تجزیه و تحلیل ندارم ولی به هر صورت مستعد بودند. هر کسی موفق می‌شود استعداد و علاقه دارد.

کار کردن با بازیگرانی که به واسطه چهره مشهور شدند با بازیگرانی که به واسطه توانایی به شهرت رسیدند تا چه اندازه سخت بود؟ به عنوان مثال در «لبه پرتگاه».

در «لبه پرتگاه» وقتی قرار شد گلزار یا مهران مدیری بازی کنند، من خوشحال بودم کسی پشت دوربین است که بلد است از توانایی بازیگری آن‌ها استفاده کند و قطعا برایشان خیلی خوب می‌شد.

منبع: خبرآنلاین/ فاطمه پاقلعه‌نژاد

hotnewsفرهنگ و هنر5 سال پیش • dahio.com • 47



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها