۱- پیش از شروع تحریمها در آبان ماه ۹۷، ایران روزانه حدود ۹۰ هزار بشکه نفت خام سبک و سنگین و روزانه حدود ۲۵۰ هزار بشکه در روز میعانات گازی به کره جنوبی صادر میکرد. (در مقاطعی هم صادرات نفت و میعانات گازی ایران به کره جنوبی حتی تا روزانه ۵۰۰ هزار بشکه رسیده بود.) نیمی از نفت خام صادراتی به کره جنوبی، پیش از شروع تحریمها، یعنی حدود ۴۵ هزار بشکه در روز، نفت خام سبک بود. نفت خام سبک امریکا به راحتی میتواند جایگزین آن شود. (البته اگر تاکنون جایگزین نشده باشد!) API (درجه سبکی) نفت خام سبک امریکا ۴۵ تا ۵۰ بوده و رنگ آن هم تیره است. در صورتیکه API میعانات گازی ایران، ۶۰ و بیرنگ است. بنابراین تصفیه نفت خام سبک امریکا برای بخشهای پتروشیمی تقریبا غیرممکن است ولی در پالایشگاههای نفتی، تصفیه آن دشوار نیست.
۲- مشتریان میعانات گازی ایران، اغلب، نفت خام سبک امریکا را برای جایگزینی امتحان کردهاند. نفت خام سبک امریکا، ممکن است ۳۰ تا ۴۰ درصد از بازارهای میعانات گازی ایران را تهدید کند که بسیار اهمیت دارد. پس لازم است مسوولان نفتی و کشوری به دقت اوضاع را زیر نظر داشته و از همه اهرمهایی که در اختیارشان برای حفاظت از بازارهای باقیمانده نفت و میعانات گازی ایران است، استفاده کنند. یکی از اهرمهای در اختیار، بازار ایران است. بازار ایران به عنوان بازاری پرمشتری برای محصولات مختلف، الان به راحتی در اختیار محصولات خارجی، از جمله محصولات کره جنوبی است. نکته را گفتم، چگونگی تدبیرش با مسوولان.
۳- در نظام سرمایهداری ایالات متحده، کسب منافع اقتصادی حرف اول را میزند. روزی که روزگار طلایی نفت بود و هر بشکه به قیمتهای بالای ۱۰۰ تا ۱۴۰دلاری فروخته میشد، مخازن نفت گران شیل را توسعه دادند و حالا با ارتقای تکنولوژی میتوانند تولید نفت شیل را حتی در محدوده قیمتی ۳۰ دلار ادامه دهند. اداره اطلاعات انرژی امریکا، پیشبینی کرده است که صادرات نفت خام امریکا، سال آینده میلادی (۲۰۲۰) به روزانه حدود ۵ میلیون بشکه در روز میرسد. امریکا میخواهد در سال ۲۰۲۴، صادرات نفتش را (به ویژه از منطقه تگزاس) به بیش از 5.8 میلیون بشکه در روز (تا ۹ میلیون بشکه) برساند و پس از عربستان در رده دوم بزرگترین صادرکننده نفت جهان قرار گیرد.
۴- حالا نوبت سهم کسب بازار است. آن هم در اوضاع اقتصادی نه چندان مناسب جهانی. پس «تحریم» میتواند گزینهای موثر برای محدود کردن سهم بازار دیگر تولیدکنندگان و صادرکنندگان بزرگ جهان و باز کردن جا برای نفت خام امریکا باشد! (فارغ از انواع نفت خامها). با تحریم نفتی بزرگترین دارنده ذخایر نفتی دنیا (ونزوئلا) و دومین تولیدکننده اوپک قبل از تحریمها (ایران)، بازارهای خوبی برای شرکتهای نفتی امریکا باز میشود. این، یکی از پشت پردههای تحریمهای نفتی ایران و ونزوئلاست. هر چند طبیعتا اهداف سیاسی دیگری هم برای تحریمها تعریف کردهاند.
۵- با نگاه کلاننگر، تحریمهای روسیه هم میتواند به سیاست نفتی کسب بازار امریکا کمک کند. حتی راه انداختن جنگ تجاری بزرگ با چین و بعد نشستن پشت میز مذاکره و ملزم کردن این کشور به ایجاد تعادل در تراز تجاری و نهایتا خرید نفت چین از امریکا از همین منظر قابل بررسی است. چین دومین اقتصاد بزرگ دنیاست.
تا پنج سال دیگر صادرات نفت ایالات متحده به اوج خود میرسد. شاید برای فتح بازارهای مختلف نفتی از جمله در چین، کره جنوبی و اروپا توسط امریکا، آنها ترجیح بدهند تا آن روز بحران ونزوئلا و تحریم نفتی ایران ادامه داشته باشد. ایضا ادامه حضور جمهوریخواهان نفتی در نظام سیاسی ایالات متحده. اگرچه بازار نفت صحنهگردانهای زیادی دارد و تعاملات بینالمللی نیز پیچیده است. با چنین تحلیلهایی لازم است که هم مسوولان نفتی و هم برنامهریزان کلان سیاست خارجی کشور تحولات را جدی بگیرند و با تاکید بر حفظ ارزش منابع ملی و سرمایههای آتی ایران، تمهیدات لازم دوراندیشانهای اتخاذ کنند.
1717