اسماعیل آذرینژاد، روحانی قصهگویی که با زیر پا گذاشتن کوهها و دشتهای استان کهگیلویه و بویراحمد، برای کودکان روستاهای دورافتاده جلسات کتابخوانی راه میاندازد، تاکید میکند با اینکه فضای آموزشی و پژوهشی قم را دوست داشته، اما حوزه علمیه را ترک کرده است تا به مشکلات فرهنگی مردم زادگاهش رسیدگی کند.
آذرینژاد درباره این تصمیم خود میگوید: «نمیخواهم درباره دیگران قضاوت کنم، اما خودم در یک مرحلهای با این پرسش اساسی روبهرو شدم که در قم چه میکنم. اینکه در قم بمانم به این نیت که کفایه بخوانم و به مقام مجتهدی برسم، تمام رسالت و هدف من از طلبه شدن بود؟ در حالیکه مساجد و مدارس روستاهای کهگیلویه و بویر احمد خالی از طلبه است، آیا جایز بود در قم بمانم؟ مگر میشود در کنار مردم زندگی نکرد و راهحلی برای مشکلات فرهنگی، معنوی و اجتماعی آنان یافت؟»
او با صراحت بیشتر، درباره نقش روحانیون در جامعه و دلیل تصمیمش را اینگونه توضیح میدهد: «برخی میگویند مردم دینگریز شدهاند، اما به نظر من، دینگریزی از جانب ما روحانیون بوده است نه از جانب مردم. ما از دین گریزان شدهایم و به سراغ کارهای اداری و فعالیتهای سیاسی رفتهایم، برای مثال در انتخابات بلندگو برداشتهایم و برای یک شخص و کاندیدا شعار داده و تبلیغات کردهایم. همه اینها موجب شده است تا از اصل دین و وظیفه طلبگی دور شویم.»
داستان طلبهای که قم را ترک کرد و دورهگرد شد را بخوانید
۵۷۵۷