پرسش اساسی این است که بهمحض ایجاد نطفه، آیا کسی حق دارد سقط جنین نماید؟ و اساساً در تزاحم حقوق بین صاحب، حامل و خودِ نطفه، کدامیک اصولاً حق تضمینشده، حق بدیهی و منطبق با اصول حقوقی و انسانی و اخلاقی دارد؟
شاید یکی از دلایل مبتنی بر فلسفهی تقنینی جرم انگاری سقط جنین، ذیحق بودن شخص ثالث یعنی صاحب نطفه است که شوربختانه در تحلیلهای حقوقی کمتر به این مهم توجه میشود.
از حق و حقوق صاحب نطفه (اعم از شوهر یا پدر طبیعی)، از آنجا که دخالت مستقیم در ایجاد نطفه دارد، نمیتوان بهراحتی چشمپوشی نمود. بنا بر این، بهمحض ایجاد نطفه، تزاحم حقوق سهجانبه قابل بحث و بررسی و توجه حقوقی است؛
یک. حق حیات نطفه.
دو. حق سلامت حامل جنین (همسر یا مادر طبیعی).
سه. حق پدری (شوهر یا پدر طبیعی).
زیرا؛
بهمحض تولید نطفه، شوهر یا پدرطبیعی، عامل مؤثر در ایجاد آن است؛ بهنحوی که اگر نبود، حق حیات نطفه در نطفه خفه میشد و نیز حق سلامت مادرطبیعی یا همسر(زن) با خطر مواجه نمیشد. البته ناگفته نماند که رضایت مادرطبیعی یا همسر نیز در ایجاد نطفه مؤثر است. همین است که اختلافنظرهای بسیار متفاوتی در این باره مطرح شده است. بنابراین، مادرطبیعی یا همسر همچون پدرطبیعی یا شوهر، ذیحق مطلق نیست.
اما بدیهی است که حق حیات نطفه، بهعنوان اصل پذیرفتهشده، خالی از اشکال حقوقی است. زیرا نطفه، فیحدنفسه و بهخودی خود، ذخالتی در ایجاد خودش ندارد. از همین رو، حق اعلای حیات یعنی “سلامتی کامل نطفه” منظور نظر نگارنده است.
بنابراین، نباید با یک دستور کلی، حق حیات نطفه را در نطفه خفه کرد! زیرا پاسخ به این پرسش اساسی که بهمحض ایجاد نطفه، آیا کسی حق دارد سقط جنین نماید، منفی است و اساساً در تزاحم حقوق بین صاحب، حامل و خودِ نطفه، اصولاً حق تضمینشده، حق بدیهی و منطبق با اصول حقوقی و انسانی و اخلاقی، با نطفهی بیدفاع است.
از همینرو، بهنظر میرسد زاویهی دید حقوقدانان بایستی به این سمت و سو تغییر جهت دهد تا کمتر منجر به تضییع حقوق افراد شود.
*. رضا تاجگر _ مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسایل حقوقی
