محمود حبیبی کسبی، شاعر درباره جایگاه شعر علوی در شعر و ادبیات، اظهار کرد: «این موضوع، موضوع وسیع و گستردهای است و مبحثی نیست که بشود در یک مجال اندک به صورت عمیق، جدی و کارآمد به آن پرداخت اما اگر خیلی اجمالی بخواهم بگویم خود سوژه شعر و موضوع شعرهاست که میزان عمق و جدی بودن شعر را مشخص میکند. شخصیتی مانند امیرالمومنین علی(ع) شخصیتی است که از هر زاویهای به این موجود عجیب و غریب لاهوتی نگاه بیندازید، میتواند به شعر تبدیل شود؛ به جهت اینکه شخصیت امیرالمونین(ع) شخصیتی چندوجهی است، چه در واقعیت، چه در کتابهای تاریخی و چه در ادبیات و شعر.»
او سپس گفت: «امام علی(ع) به لحاظ عبودیت، در اوج ایستاده در حدی که عدهای به گمان افتادهاند نکند بنده نیست و خداست و به این اشتباه افتادهاند، در طول تاریخ اسلام هم نامها و هم گفتههایشان هست. اگر در جنگآوری امام دقت کنید، در اوج جنگآوری ایستاده، در شجاعت و شهامت او که بنگرید، میبینید به مانند او در طول تاریخ نبوده است. در حکومت و کشورداری او که نگاه میکنید، میبینید در اوج عدالت ایستاده و با برادر و دشمن یکجور رفتار میکند.»
حبیبی کسبی در ادامه خاطرنشان کرد: «کسی که در تمام زمینهها در اوج ایستاده در نگاه اول یک فرصت خوب برای شاعر و هنرمند به وجود میآورد که میتوانم در زمینههای مختلف به این موضوع بپردازم اما مشکلی که پیش میآید این است که اگر شخصیتی را که در همه زمینهها در اوج است، در یکی از زمینهها یک پله پایین بیاوریم کسر شأن او میشود و در حق او دچار قصور و تقصیر میشویم. از طرف دیگر آنقدر در صفات انسانی پیش رفته که عدهای را به اشتباه انداخته و اگر بخواهند از غلو و اغراق که صنعتهای شعری است در حق امیرالمونین استفاده کنند، ممکن است به ورطه غلو بیفتند و سرودهشان به لحاظ اعتقادی دچار مشکل شود.»
او تأکید کرد: «سرودن شعر برای امیرالمونین(ع) چه مدیحه و چه مرثیه اگرچه آسان به نظر میرسد اما بسیار دشوار است. در طول تاریخ ادبیات هم شاعران بسیاری درباره او سرودهاند. شاید کمتر شاعری را بتوانیم پیدا کنیم که در دیوانش حداقل یک شعر در مدح امیرالمومنین نداشته باشد. شاید حضرت علی(ع) تنها شخصیت تاریخ اسلام است که در دیوان تمامی شاعران شعری در مدح، رثا و ثنای ایشان وجود دارد.»
شاعر مجموعههای «منشور»، «دساتیر» و «عدم» درباره روایتهایی چون درد دل امام علی(ع) با چاه در شعر گفت: «درد دل با چاه نشانه غربت مولاست، آنقدر غریب که در آن دیار و روزگار کسی را نمییابد که با او صادق و یکدل و همدل باشد تا بتواند با او درد دل و گفتوگو کند بنابراین سراغ چاه میرود که کسی صدای او را نمیشنود و با خدای خود رازونیاز میکند.»
حبیبی کسبی درباره آسیبشناسی شعر علوی نیز بیان کرد: «در این سالها زیباییهای شعر ولایی و زییاییشناسی شعر ولایی و شیعی را رها کرده و بیشتر مته به خشخاش گذاشتهایم و سراغ آسیب و آسیبشناسی شعر ولایی رفتهایم. اما سوال من این است دوستانی که در طول سالها تا به مناسبت مذهبی میرسیم، سراغ آسیب و آسیبشناسی شعر آن مناسب مذهبی میروند، آیا ذرهای از زیباییهای شعر ولایی را دیده و زیباشناسی شعر ولایی را بررسی کردهاند؟ نمیخواهم بگویم آسیبشناسی نکنیم اما این موضوع باید در کنار زیباییشناسی باشد. زیباییهای این ساحت را هم در کنار آسیبشناسی ببینیم. زمانی که زیباییهای شعر ولایی را به مخاطب معرفی کنیم، آسیبها کمکم رنگ میبازد.»
حبیبی کسبی با بیان اینکه در کنار زیباییهای شعرهای فخیم علوی آسیبهایی هم هست، اظهار کرد: «متاع کفر و دین بیمشتری نیست/ گروهی آن گروهی این پسندند؛ در این حوزه هم آسیبهایی مانند عرصههای دیگر دیده میشود. آنقدر این شخصیت والا و بالاست و آنقدر در معراج و اوج بندگی ایستاده است که برخی در ورطه غلو درغلتیدهاند، این موضوع فقط برای امروز نیست؛ از دیرباز از زمان ابوالخطاب کوفی در قرن دوم بوده تا روزگار ما بوده است. عدهای در ورطه غلو درغلتیدهاند و به لحاظ اعتقادی شعرشان این معضل و مشکل را دارد. باز آنقدر این شخصیت در اوج است که عدهای تلاش کردند و نتوانستند به آن درجه برسند و دچار قصور و تقصیر شدند و شأن مولا را آنگونه که باید در سرودهشان رعایت نکردند.»
او سپس درباره آسیبهای شعر علوی در روزگار ما گفت: «متأسفانه سعی میکنیم حضرات معصوم را به نوعی با خودمان قیاس کنیم و فکر میکنیم که احساساتی را که ما در شرایط مختلف داریم، شخصیتی مثل امیرالمومنین هم داشته و کارهایی کرده که ما میکنیم. این موضوع باعث شده در شعر امروز بیش از اینکه دچار غلو باشیم دچار قصور و تقصیر شویم و اشعاری سرودهایم که دون شأن حضرت و فروکاستن جایگاه و پایگاه لاهوتی و ملکوتی مولا محسوب میشود. این نکته ممکن است در شعر امروز محل لغزش باشد.»
این شاعر درباره اینکه در شعر علوی به چه چیزهایی میتوان پرداخت، توضیح داد: «شاید در متون تاریخی و تحلیلی به فضایل سیاسی و اجتماعی مولا امیرالمومنین پرداخته شده باشد اما در شعر و ادبیات خیلی کمتر به این موضوع پرداخته شده است. در اشعارمان بیشتر به جایگاه امامت حضرت، عبودیت ایشان، جنگآوری و شجاعت و شهامت او پرداختهایم و شاید در شعر فارسی به عدالت علوی و شیوههای جامعهداری و کشورداری و امتسازی علوی کمتر پرداخته شده است. معتقدم در روزگار ما شدیدا پرداختن به این موضوعها نیاز است زیرا اولا ما را امیدوار میکند و ثانیا برای جامعهای که پس از ظهور حضرت موعود (عج) با آن مواجه خواهیم شد، آماده میکند. امروزه مخاطب شعر فارسی تشنه شنیدن حکومت علوی، بسط شرایط عدالت علوی و معرفی اجتماع علوی در شعر است و این موضوع میتواند راهگشا و کارگشا هم باشد.»
۲۵۹۲۵۹