رضوانه رضایی: سال ۹۷ برای اصولگرایان با خبر پایان کار جمنا آغاز شد. جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی که در ماههای آخر پیش از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در سال ۹۶، آغاز بکار کرده بود تا برای اولین بار بتواند اصولگرایان را به اجماع بر سر یک کاندیدا برساند-که البته موفق هم بوده است-، نتوانست خیلی دوام بیاورد. هرچند از ابتدا عنوان میشد که این جبهه برای یک مقطع انتخاباتی تشکیل شده و کار آن درازمدت نخواهد بود اما، با تشکیلاتی که این جبهه به خود دیده بود به نظر نمیرسید به این زودیها برخی اعضا نسخه آن را بپیچند.
انشعاب قالیباف؛ آغاز فروپاشی جمنا
شکست جمنا در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، با وجود گرفتن ۱۶ میلیون رای مردمی، هزینههای زیادی را برای جریان اصولگرا در پی داشت که تبعات آن در سال ۹۷ متبلور شد. نخستین فردی که این هزینه را بر جریان وارد کرد، یکی از کاندیداهای نهایی جبهه مردمی بود. محمدباقرقالیباف که تا آخرین روزهای تبلیغات انتخاباتی در کنار ابراهیم رییسی دیگر کاندیدای اصولگرا حضور داشت و سپس به نفع او از رقابتها کناره گیری کرده بود، با در دست گرفتن پرچم «نواصولگرایی» علیه سران جمنا قیام کرد. پس از او جبهه پایداری، جبهه پیروان خط امام و رهبری و جامعه روحانیت نیز به هر بهانهای که شده خود را از بدنه جمنا جدا کردند. اعضای شورای مرکزی جبهه مردمی نیز یکی پس از دیگری با جمنا خداحافظی کردند. بهار ۹۷، خزان جمنا بود. لطف الله فروزنده، حسین فدایی، جوکار، روستاآزاد، محمدنبی حبیبی، لاله افتخاری، فاطمه رهبر از جمله غایبان همیشگی شورای مرکزی جمنا شدند. هرچند در این میان عنوان می شد که موتلفه ای ها هم عطای حضور در جبهه را به لقایش بخشیدند اما دبیرکل فقید این حزب وجود هرگونه اختلاف را تکذیب کرده و موتلفه را همچنان از اعضای جمنا دانسته بود.
تشکیل شورای وحدت پس از عبور از جمنا
جدایی اصولگرایان از جمنا، خیلی نتوانست احزاب این جریان را از یکدیگر دور سازد. آنها با فاصله چند ماهه از خروج خود از جبهه مردمی، دوباره دور همدیگر جمع شدند. مهرماه پارسال بود که تشکلهای اصولگرا در قالب «شورای وحدت» گرد هم آمدند. این گردهمایی به این بهانه انجام شده بود تا با گفتگو و رایزنی از اختلافات کم کنند و بر اشتراکات بیافزایند. ۲۴ تشکل اصولگرا اعم از جمنا، ۱۸ تشکل عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری، جبهه ایستادگی، جمعیت ایثارگران، جمعیت رهپویان، جبهه پایداری-که البته عضویت خود را بعدها تکذیب کردند-و جمعیت پیشرفت و عدالت بیانیه نخست خود را که در واقع اعلان موجودیتشان بود صادر کردند. این تشکلها تقریبا همانهایی بودند که ساز جدایی از جمنا را کوک کرده بودند. اما اینکه هدف از این گردهمایی چه بوده، قطعا نمیتوان آن را بیربط با انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده دانست.
وحدت بر گزینه رییسی
شورای وحدت درست زمانی شکل گرفت که هنوز هیچ خبری از حضور ابراهیم رییسی بر مسند ریاست دستگاه قضایی نبود. در این شرایط اعضای این شورا، می توانستند بر سر گزینه های کاندیداتوری خود که یکی از آنها ابراهیم رییسی، تولیت وقت آستان قدس رضوی بود بحث و بررسی را آغاز کنند؛ که البته اینگونه هم شد. چرا که واکنش اعضای جبهه پایداری گویای همین امر است. جبهه ای که پیروان آن معمولا سازشان با سایر اصولگرایان ناکوک است، در هیچکدام از جلسات شورا شرکت نکردند. دلیل این امر را میتوان از حضور چهره هایی دانست که اعضای این جبهه تمایل به کاندیداتوری آنان دارند و در مقابل اکثریت اصولگرایان نام فرد دیگری را علم می کنند. ضرغامی، فتاح و جلیلی گزینه های جبهه پایداری هستند و هر نامی که در کنار این سه نفر مطرح شود، اعضای این جریان را مجبور به نافرمانی و یا حتی خروج از جریان اصولگرایی میکند. در این میان گزینه سعید جلیلی محتمل تر به نظر می آید. هرچند آقا تهرانی و متقی فر از اعضای جبهه پایداری صحبت بر سر گزینه کاندیداتوری ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را رد کرده اند اما به نظر می رسد، هدف آنان چیزی غیر از بازگشت به چهره محبوب شان نیست. اگر غیر از این بود، لزومی نداشت که آنان از حضور در شورای وحدت که در مورد کاندیداتوری ابراهیم رییسی تصمیم گیری می شد، سر باز زنند.
دعوای طرفداران قالیباف با رییسی
تا اینجای کار سخنی از قالیباف، مردی که یکی از گزینه های نهایی جمنایی ها برای ریاست جمهوری دوازدهم بود، به میان نیامده است. نه در شورای وحدت نامی از او بردند و نه طرفداران رییس جمهور نظامی یادی از او کردند. تنها اتفاق ممکن برای او رونمایی از مانیفست نواصولگرایی بود که هنوز هم معلوم نیست چطور و در چه مدت زمانی خواهد توانست نظر مساعد اعضای جمنا را به خود جلب کند. با اینحال نام قالیباف با یک جنجال به یکباره از اردوگاه اصولگرایی بلند شد. ابراهیم رییسی که در سالگرد روز دانشجو در دانشگاه شهید بهشتی سخنرانی میکرد از همزمانی کاندیداتوری خود و محمدباقر قالیباف اینگونه گفت: «آقای قالیباف نمیخواست کاندید شود و گفت که آمادگی دارم به شما کمک کنم، اما من گفتم مانع حضور هیچکس نخواهم شد. که آقای قالیباف اظهار داشت پس من کاندیدا می شوم و بعد نگاه می کنیم به سنجش آرا و بعد نظرسنجی مناظره سوم طبق وعدهشان کنار رفتند.» گفتن این حرف همان و انتقاد حامیان قالیباف همان. علی قربانزاده که مشاور قالیباف است، در واکنش به این بخش از صحبت های رییسی، معتقد است که بجای قالیباف خود رییسی باید از رقابت ها کنار می رفت. چرا که آرای شهردار سابق تهران بجای سرازیر شدن به سمت تولیت آستان قدس، سبد رای حسن روحانی را پر کرد. او همچنین می گوید که کسی غیر از آقای قالیباف نزدیکترین کاندیدا -از حیث آرا-به آقای روحانی نبوده است. البته همه این جدل ها در حالی صورت گرفت که خبری از محمدباقر قالیباف نیست. شاید گمانه هایی که در مورد حضورش در بنیاد مستضعفان مطرح می شود درست باشد و او برای همیشه از جرگه کاندیداهای ریاست کنار خارج شود.
جامعه روحانیت مبارز؛ تغییر پسوند از «تهران» به «کشور»
از جمنا و شورای وحدت که بگذریم، جامعه روحانیت مبارز نیز در سال گذشته دست به اقدامات قابل توجهی زده است. اقداماتی که بیش از هرچیز دیگری نشان می دهد که این جامعه نیز بار خود را برای انتخابات پیش رو می بندد. اساسنامه جامعه روحانیت مبارز از سوی اعضا تغییر یافت تا ساختار آن نیز تغییر پیدا کنند. در واقع آنچه که احزاب به دنبال آن بودند گستردن دایره فعالیت شان بوده تا بتوانند در دیگر استان های کشور هم حضور جدی تری پیدا کنند. از همین رو اعضای جامعه روحانیت مبارز در وهله اول به تغییر پسوند این حزب از تهران به کشور رای دادند و در ادامه نیز با انتخاب مصطفی پورمحمدی به عنوان دبیرکل، کارهای اجرایی را به این نیروی تقریبا جوان سپردند. آنها با این کار به نوعی خود را برای انتخابات آینده آماده میکنند. حزبی که رییس جمهور فعلی نیز عضوش بوده، خیلی بدش نمیآید که اینبار به خواست و فعالیت خود فرد دیگری را بر کرسی ریاست جمهوری بنشاند.
۲۱۴۲۱۴