اما پیش از آنکه دکتر شریعتی با کتاب به عرصه تولید محتوای مکتوب ورود کند، این روزنامه خراسان بود که از اواخر سال ۱۳۳۲ میزبان نوشتههای دکتر شد؛ یعنی هنگامی که وی فقط ۱۹ سال داشت و هنوز دیپلم کامل ادبی خود را نگرفتهبود. اینکه چگونه پای دکتر شریعتی به روزنامه باز شد، به تحقیق معلوم نیست؛ اما میتوان حدس زد که نفوذ شخصیت پدرش، زندهیاد استاد محمدتقی شریعتی، در این زمینه بسیار تأثیرگذار بودهاست.
در آن زمان از عمر روزنامه فقط چهار سال میگذشت و محتوای روزنامه، عموماً خبر یا ترجمه مقالاتی بود که از جراید خارجی انجام میشد. در این بین، گاه یادداشتی از نویسندگان و ادیبان فرهیخته مشهد، زینتبخش صفحه نخست یا دوم روزنامه چهارصفحهای آن دوران میشد؛ اما این همکاریها، اصلا جنبه مستمر نداشت و این نقطه ضعف تا زمان آغاز فعالیتهای دکتر علی شریعتی، کم و بیش به چشم میآمد.
نویسنده تندنویس
ورود آن مرحوم به تحریریه کوچک آن روزهای روزنامه، سرآغاز یک تحول دوجانبه بود؛ دکتر شریعتی برای نخستین و آخرین بار، روزنامهنگاری را تجربه کرد؛ نخستین ستونی که با نام وی منتشر شد، در اردیبهشت سال ۱۳۳۳ و با موضوع معرفی «طه حسین»، ادیب و سیاستمدار مشهور مصری بود؛ البته شواهدی در دست است که شریعتی، از اواخر سال ۱۳۳۲، ستونهایی را بدون نام، منتشر میکردهاست. دکتر خبرنگار نبود؛ او کسوت نویسندگی داشت و مطالبش را خودش تولید میکرد. البته تردیدی نیست که در این زمینه، مدیران وقت روزنامه نیز به سفارش مطلب اقدام میکردند؛ به ویژه زندهیاد حسن عمید، نویسنده و ادیب نامدار ایران و مؤلف «فرهنگ فارسی عمید» که در این زمان، سردبیری روزنامه را برعهده داشت. اما در بیشتر مواقع، شریعتی شخصاً موضوع مدنظر خود را انتخاب میکرد و مینوشت. زندهیاد ابراهیم توسلی نقل کردهاست که شریعتی در دوران حضور در این روزنامه، به تندنویسی شهره بود؛ بسیار پیش میآمد که حروفچینها، در انتهای یک مطلب گرفتار کمبود محتوا میشدند و شریعتی کنار آنها میایستاد و بدون یادداشت قبلی و فقط با تکیه بر ذهن و حافظه، متنی را دیکته میکرد تا فضای خالی ستونها را پر کنند.
تثبیت شدن ستونهای فرهنگی
همانطور که اشاره شد، موضوعاتی که شریعتی به سراغ آنها میرفت، عموماً فرهنگی یا تاریخی بودند. تسلط نسبی وی به مباحث مختلف که نتیجه حضور مداوم او در جلسات درس پدر و البته مطالعات بیوقفه بود، باعث میشد که بتواند در هر زمینهای به قلمفرسایی بپردازد. روزنامه خراسان برای دکتر شریعتی، به صورت آموزشگاه نویسندگی درآمد؛ ادیبانی با روزنامه همکاری داشتند که سبک نوشتاری آنها، بر دکتر تأثیر میگذاشت. این را میتوان از روش نوشتاری وی در مطلب «طهحسین»، در سال ۱۳۳۳ و مقایسه آن با یادنامه شریعتی برای «ملکالشعرا بهار» در سال ۱۳۳۴ دریافت. هر دو مطلب، در باب معرفی مشاهیر فرهنگی به رشته تحریر درآمدهاند، اما متن مربوط به مرحوم بهار، شیوایی و پختگی بیشتری نسبت به مطلب یک سال قبل دارد. دکتر شریعتی در همین دوره، آموختههای خود را از پدرش، قلمی کرد و مطالبی را بر آنها افزود؛ این مطالب در قالب سلسله مقالات «اسلام؛ مکتب واسطه» منتشر و با آوردن آنها به صفحه اول، تقویت شد. همین نوشتهها در سالهای بعد، مبنای نگارش کتابی تازه بود.
۲۴۱۲۴۱