سینماسینما، عقیل قیومی

علی معلم، مدیر مسئول و سردبیر مجلۀ سینمایی «دنیای تصویر» و تهیه‌کنندۀ سینما در بیست‌وسوم اسفندِ هفت سال پیش در سن پنجاه‌وچهار سالگی درگذشت. فقدانِ نابه‌هنگام و غم‌انگیزش با آن حجم از شورِ زیستن و محضری گرم بُهت و تسلیم ما را در برابر مرگ دو چندان کرد.

او در آخرین روزهای آن سال همچنان پُرتکاپو و کاملاً سرِ پا و سرِ حال می‌نمود و حتی مجله‌اش را برای ویژۀ عید نوروز به سامان رسانده بود، ولی هنگام انتشارش دیگر خودش در این جهان نبود.

به هنگام حضور در دفتر مجله‌اش، به ناگاه، قلبش برای همیشه از تپش بازایستاد. این اواخر نامرادی‌هایی را تاب آورد. به بحث‌های فرساینده تن داد تا مجله‌اش را پس بگیرد و گرفت و باز لذتِ از سینما خواندن را به شیوۀ مجله‌اش با ما تقسیم کرد.

نگارنده با آغاز دهۀ هفتاد، نخستین بار در خیاط‌خانۀ کوچک مرحوم قاسم پورفتاحی که از علاقه‌مندان سینما و بازیگر فعال و خوشنامِ تئاترِ نائین بود مجله‌ای دیدم با قطعی متفاوت؛ قطعی که احمد طالبی‌نژاد، منتقد قدیمی سینما و زادۀ محمدیۀ نائین، در یکی از شماره‌های ویژۀ «دنیای تصویر» آن را به قالیچۀ ذرع و نیمِ نائین تشبیه کرد. از آن زمان کم و بیش محشور بودم با مجله‌ای که نام «دنیای تصویر» را بر آن نهاده بودند؛ مجله‌ای که در زمانۀ رونقِ  مجله‌های سینمایی و در روزگارِ پیشاشبکه‌های اجتماعی و پیش از وفورِ سایت‌های سینمایی رقیبی پُر مخاطب برای اندک مجله‌های سینماییِ زمانِ خودش محسوب می‌شد. بعدتر هر چه خاطره دارم از علی معلم با اصفهان گره خورده است. او که به گونه‌ای تبدیل شده بود به مردِ سفرهای سینمایی، به تقریب هیچ جشنوارۀ کودک و نوجوانی را در اصفهان از دست نداد. بارها او را در هتل عباسی دیدم که برازنده و خندان و گاهی با قهقهه دارد با رفقا و همکارانش گپ می‌زند.

شبی مردی خوش‌سیما، خوش‌پوش و بلندبالا را دیدم که دارد از روی سی‌وسه پل می‌گذرد. رود آن شب جاری بود و پرتو درخشان نور بر سطحِ جاریِ آب به اصفهان معنا و شور می‌‌بخشید. تازه فارغ شده بود از بازی در «آلما». هم‌پا شدم با او. پرسیدم «بازی را ادامه می‌دهید؟» سیگاری دیگر گیراند، خندید و گفت «نه هرگز». شاید تجربه‌ خوبی  نبوده برایش.

به نظر می‌رسید که مردِ استدلال‌های منطقی باشد، وسیع و جامع‌الاطراف. بلندپروازی‌هایی داشت و برخی را جامۀ عمل پوشاند و برخی را پی‌ نگرفت. با هر طیف و جناح و مسلکی وارد بحث و بده‌بستان‌های کلامی می‌شد تا به قدر وسع نور بپاشاند به جهانِ تاریکِ تنگ‌نظران. حالا علی معلم همچنان در تک تک واژه‌های مجله‌اش حضور دارد. سبزجای باشد و یادش مانا.

hotnews • دسته‌بندی نشده • 1 سال پیش • dahio.com • 0

برچسب‌ها



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها