به گزارش خبرآنلاین، آیت الله جوادی آملی در پیام خود به این کنگره با اشاره به آیاتی از قرآن کریم، بحث «اسلام دین بشریت» را تبیین کردند. متن کامل پیام ایشان به شرح زیر است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین و الأئمه الهداه المهدیین سیما خاتم الأنبیاء و خاتم الأوصیاء علیهما آلاف التّحیه و الثناء بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّء إلی الله».
مقدم شما فرهیختگان و نخبگان و بزرگواران را در این کنگره گرامی میداریم. سعی بلیغ شما را در نشر مآثر و آثار اسلامی ارج مینهیم و از ذات أقدس الهی مسئلت میکنیم، زحمات شما را به أحسن وجه با پاداش دنیا و آخرت قرین بفرماید و آنچه خیر و صلاح و فلاح جهان بشریت است خدای سبحان به همگان مرحمت کند!
محور بحث در این کنگره و نشست «اسلام دین بشریت» است. این پیام را ذات أقدس الهی در آغاز بعثت اعلام داشت در سوره مبارکه «مدّثّر» و مانند آن که در اوایل بعثت نازل شدند، فرمودند که اسلام دین بشریت است و حقوق بشر را تضمین میکند. برخیها که جزء مخالفان وحی و توحید بودند، در اتاق فکرشان سعی و کوشش کردند که درباره اسلام سخن بگویند، این ﴿فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ﴾[1] و فکر کرد: ﴿فَکَّرَ وَ قَدَّر﴾[2] و گفت: ﴿إِنْ هذا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ﴾،[3] این سخن خدا نیست، این وحی به وسیله فرشتهها نیست، این بر قلب مطهّر رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التّحیه و الثّناء) نازل نشده؛ این حرف یک انسان عادی است: ﴿إِنْ هذا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ﴾. در سوره «مدّثّر» که در اوایل بعثت نازل شد.
در همین سوره خدای سبحان دو بار میفرماید این ﴿ذِکْری لِلْبَشَرِ﴾[4] است، این «هُدی» برای بشر است؛ یعنی حقوق بشر را خدا تعیین میکند، هدایت بشر و راه مستقیم بشر را خدا تعیین میکند: ﴿ذِکْری لِلْبَشَرِ﴾، ﴿نَذیراً لِلْبَشَرِ﴾[5] و مانند آن. این تذکره بشریت است، این حقوق بشریت است. سرّش آن است که بشر گرچه در زبان و زمان، عصر و مصر و مانند آن مختلف هستند؛ ولی در ساختار انسانیت یک حقیقت هستند. بدنهای اینها گرچه ممکن است رنگهای گوناگون داشته باشد؛ ولی یک حقیقت و از طرف خدای سبحان به همه اینها داده شد و آن ﴿نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی﴾[6] است و همگان را با نفْسی آفرید که این نفس یک لوح زرّینی است و نانوشته نیست، فرمود: ﴿وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها ٭ فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾;[7] خدای سبحان هیچ کسی را یک لوح نانوشته نداد، در دلهای همه این لوح زرّین را با قلم الهامی خود مرقوم داشت، خیر هر کسی را و شرّ هر کسی را به او گفت و چون بشر یک حقیقت است، خیر بشریت را، فجور و تقوای بشریت را در نهاد هر کسی ذخیره و تعبیه کرده است.
این علم میزبان است، ما چه در حوزهها چه در دانشگاهها علمی فرا بگیریم، باید با علم صاحبخانه هماهنگ باشد. اگر علم میزبان با علم صاحبخانه هماهنگ بود، انسان نه بیراهه میرود نه راه کسی را میبندد؛ نه جنگ جهانی اوّل است نه جنگ جهانی دوم است و نه جنگهای نیابتی فعلی است؛ نظیر یمن، سوریه، فلسطین و بخشهای دیگر. هیچگاه انسان بیراهه نمیرود و راه کسی را نمیبندد، زیرا انسان یک حقیقت است، گرچه به صورت میلیاردها درآمده است. همه از یک حقیقت است و قرآن حقوق بشر است، تذکره و یادآوری بشریتِ بشر است که این معارف وحیانی در درون هر کسی نهادینه شده است. این ﴿ذِکْری لِلْبَشَرِ﴾، یک؛ ﴿نَذیراً لِلْبَشَرِ﴾، دو؛ هر دو تعبیر در سوره «مدّثّر» در قبال کسانی که گفتند: ﴿إِنْ هذا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ﴾ نازل شده است.
بنابراین اگر کسی به فطرت اصلی خود برگردد، در حقیقت خواسته چند میلیارد را میفهمد. انسان عقل میخواهد، عدل میخواهد، صلح میخواهد، امنیت میخواهد، امانت میخواهد، صفا و وفا و طهارت روح میخواهد. این خواسته همه بشریت است. اگر کسی اینها را خوب درک بکند، بشر را درک کرد، حقوق بشر را درک کرده است. گرچه قرآن کریم در سه منطقه آیات گوناگون دارد؛ ولی جامع هر سه منطقه هم حقوق بشر است. قرآن کریم در یک منطقه بخش ملّی و محلّی دارد که مخصوص مسلمانها هست؛ احکام نماز دارد، روزه دارد در داخله حوزه اسلامی.
بخش دیگر امر منطقهای است نه تنها ملّی و محلّی که برنامههای مشترک دارد با مسلمانها و مسیحیها و یهودیها و سایر کسانی که دارای ادیان ابراهیمی و الهی هستند. اینجا منطقهای برنامه دارد. بخش سوم منطقه بینالمللی است که مربوط به جهان بشریت است. انسان چه موحد چه مشرک، چه مسلمان چه غیر مسلمان به هر حال حقیقتی دارد، آن حقیقت نیازی دارد و آن نیاز اگر برآورده شود، کمالی در راه است. این حقیقت را در بخش سوم که بخش بینالمللی قرآن کریم است، خدای سبحان به خوبی بیان کرده است.
این نشست شما که به عنوان «اسلام دین بشریت» است، باید با این سه منطقه هماهنگ باشد؛ یعنی در حوزه اسلامی بخش ملّی و محلّی محفوظ بماند. در حوزه منطقهای بخش موحدان محفوظ بماند. در بخش بینالمللی بخش انسانیت. شما با هر کسی که زیر این آسمان نفَس میکشد و زندگی میکند، میتوانید خوب زندگی کنید، در صورتی که آن اصول مشترک را رعایت کنید و او هم متقابلاً اصول مشترک را رعایت کند. آن وقت چنین جهانی امن میشود، چنین جهانی با صراط مستقیم حرکت میکند، چنین جهانی سلاح در آن نیست.
شما ببینید قرآن کریم وقتی قصه رهبران انقلابی را بازگو میکند؛ مثل سلیمان، مثل داود، اینها انقلاب کردند و رهبری را تعهد کردند، جنگی شده است: ﴿وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ﴾[8] و حکومتی تشکیل دادند و قدرتی پیدا کردند؛ اما از قدرت مرکزی چگونه استفاده کردند؟ چگونه اسلام دین بشریت است؟ وقتی رهبری را به نام داوُد ترسیم میکند یا رهبری را به عنوان سلیمان ترسیم میکند که سلطان هستند، حاکم هستند، قدرت دارند، دشمن هم دارند و تمام قدرتهای آن روز هم در اختیار اینهاست. اینها از این قدرت چگونه استفاده کردند؟ آیا به سراغ جنگ رفتند؟ آن کسی که مزاحم بود و زمینه انقلاب را فراهم کرده است، داوُد(سلام الله علیه) او را سرجایش نشاند. حالا که رهبر انقلاب شد و قدرتی پیدا کرد و آن قدرت فوق قدرتهای عادی بود و خدای سبحان درباره او فرمود: ﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ﴾؛[9] من آهن را در دست او مثل موم نرم کردم، این به جای اینکه از این آهنی که در اختیار او قرار گرفت و مثل موم نرم بود، به جای اینکه دشنه و شمشیر و تیر و نیزه بسازد با آن زره بافت؛ یعنی سلاح صیانت بافت، سلاح آدمکشی درست نکرد، با اینکه قدرت در اختیار او بود. کاری که خدای سبحان درباره داوُد کرد این نبود که ما چگونه یادش دادیم که او معدن آهن را نرم کند، نفرمود «و النا له الانه الحدید»؛ ما یادش دادیم! این علم نیست، این راه فکری ندارد؛ فرمود ما آهن را در دست او مثل موم نرم کردیم؛ ولی او به جای اینکه شمشیر درست کند، نیزه و تیر درست کند، زره بافت.
درباره سلیمان(سلام الله علیه) هم چنین فرمود. درباره سلیمان فرمود: ﴿وَ أَسَلْنا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ﴾؛[10] ما آن معدن سرب را، معدن مس را مثل چشمه روان کردیم برای او و او به جای اینکه از این قدرت سنگین سلاح کشتن بسازد؛ اما ظرف ساخت با آن، «جابیه»[11] ساخت با آن، ظرفهای کوچک و بزرگ با آن ساخت. از این قدرت مرکزی سلاح سودمند جامعهپسند درست کرد نه سلاح آدمکشی. الآن آنچه در دست ابرقدرتهاست سلاح آدمکشی است. این ضدّ بشریت است، اسلام آمده دین بشریت را تعلیم داد، تزکیه داد: ﴿وَ یُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ﴾[12] هم در همین راه است.
بنابراین آنچه که میتواند بشریت را سامان ببخشد، امنیت است و امانت و عقل است و درایت است و صلح است و صفا هست و وفای به عهد است و امثال آن. انبیا این را آموختند، یک و جزء اندوختههای خود قرار دادند، دو؛ و عملاً این کار را به جامعه فهماندند، سه؛ بر همه ما لازم است، مخصوصاً شما عزیزان که هرگز به این فکر نباشید که سلاح کشتار جمعی را کسی داشته باشد، اتمی بسازد، سلاح کشندهای بسازد. به فکر صلح، به فکر عدل، به فکر عقل، به فکر مبدأ و معاد باشید، چون مبدأ همه ما یکی است به نام خدا، معاد همه ما یکی است بازگشت به سوی خدا، راه همه ما هم یکی است به نام صراط مستقیم، فطرت همه ما هم یکی است به عنوان ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾.
در این راستا بود که ذات أقدس الهی در اوایل بعثت، صریحاً اعلام کرد در سوره مبارکه «مدّثّر» که این ﴿ذِکْری لِلْبَشَرِ﴾ است. حقوق بشر را قرآن تأمین میکند، یک؛ ﴿نَذیراً لِلْبَشَرِ﴾ است. اگر ﴿نَذیراً لِلْبَشَرِ﴾ است «تبشیراً و مبشّراً للبشر» هم خواهد بود؛ یعنی بشارت میدهد که اگر بشریت این راه را رفت، تمدّن اصیل خود را باز مییابد و إنذار دارد که اگر ـ خدای ناکرده ـ بیراهه رفت یا راه کسی را بست، گرفتار رنج و تعب میشود.
من مجدداً مقدم شما را گرامی میدارم و از ذات أقدس الهی مسئلت میکنم آنچه خیر و صلاح و فلاح دنیا و آخرت جامعه بشریت است، خدا به همگان عطا کند و شما بزرگواران که پرچمدار این نهضت هستید ـ إنشاءالله ـ قدمهایی بردارید که بشریت به آن هدف سامیه و کامل خود بار یابد!
«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
منابع آیات:
[1] سوره مدثر، آیه19. / [2] سوره مدثر، آیه18. / [3] .سوره مدثر، آیه25. /[4] سوره مدثر، آیه31. / [5] سوره مدثر، آیه36. / [6] سوره حجر، آیه29؛ سوره ص، آیه72. / [7] سوره شمس, آیات7 و8. / [8] سوره بقره، آیه251. / [9] سوره سبأ، آیه10./ [10] سوره سبأ، آیه12. /[11] . حوضی که آب در آن جمع شود (جواب یا جوابی، جمع جابیه است.) / [12]. سوره بقره، آیه151.
/6262