مهدی امینفروغی دبیر هنری سومین دوره جایزه کتاب سال عاشورا جزئیات این رویداد را تشریح کرد.
کمک به معرفی آثار قابل قبول
سومین دوره جایزه کتاب سال عاشورا به دبیری «محمدرضا سنگری» و به شکل دو سالانه برگزار میشود که البته دبیری بخش هنری آن را «مهدی امین فروغی» برعهده دارد. امینفروغی در پاسخ به اینکه مهمترین هدف از برگزاری این جایزه در کنار انبوهی از جایزههای فرهنگی-هنری چیست میگوید: «مهمترین هدف از برپایی جایزه کتاب سال عاشورایی کمک به بررسی کتابهایی است که با موضوع عاشورا منتشر شدهاند. از این طریق نه تنها نویسندگان برگزیده تجلیل میشوند بلکه به معرفی آثار خوب هم کمک میشود.» این نویسنده و پژوهشگر هنری با تأکید بر اینکه هاله قداستی که اطراف آثاری با محتوای دینی کشیده منجر به عقبنشینی منتقدان از بررسی آنها شده است ادامه میدهد: «این مسأله از دیرباز تا امروز منجر به توجه کمتر منتقدان به نقد و بررسی این کتابها شده است. بنابراین ما در شورای سیاستگذاری جایزه کتاب سال عاشورایی برآن شدیم تا به تشخیص سره از ناسره کمک کنیم.»
عضو شورای سیاستگذاری سومین دوره جایزه کتاب سال عاشورایی از مهمترین مصداقهای علاقهمندی خلق آثاری با این موضوع را در سابقه کهن مرثیه خوانی و مرثیه سرایی میداند و میگوید:«از مصداقهای این اشتیاق همگانی هم میتوان به جملاتی از این دست دید که «من بکی او ابکی او تباکی علی الحسین وجبت له الجنه/ کسی که گریه کند بر حسین یا کسی که مردمان را بگریاند یا کسی که خود را بر هیأت گریه کنان درآورد بهشت بر او واجب میشود.» همانگونه که گفته شد این تشویقها بویژه از دوره قاجار به بعد خیل کثیری از نویسندگان و شاعران را بر آن داشته تا در حوزههای مختلف دست به خلق آثار با موضوع عاشورا و قیام امام حسین (ع) بزنند.»
بهگفته فروغی همین مسأله منجر به آن شده که عده زیادی صرفاً با اتکا به علاقهمندی شخصیشان دست به خلق آثار بزنند. او این مسأله را عامل مهمی در تألیف آثاری میداند که خالقان آنان از صلاحیت و دانش کافی برخوردار نبودهاند که از بارزترین مصداقهای آن هم میتوان در تاریخ نگاری و مقتلنویسی دید.
این پژوهشگر ادامه میدهد:«اگر در اعتراض به این نویسندگان فردی یا بزرگی هم نکتهای میگفته آنان به ابیاتی از این قبیل استناد میکردند که به قول مولانا:هیچ آدابی و ترتیبی مجو / هرچه میخواهد دل تنگت بگو. با این جواب عده بسیاری بویژه در حوزه کتاب دست به تألیف زدند، آثاری که متأسفانه سندیت چندانی ندارند و در تألیف آنها حتی از منبع معتبر تاریخی هم استفاده نشدهاست.»
ضرورت تلاش برای از میان بردن خرافات در تفکرات دینی
او انتشار انبوهی از آثار آمیخته به خرافات را در نتیجه بیتوجهی به خلق آثاری با تکیه بر مستندات تاریخی میداند و میگوید:«این که تنها با اتکا به ذوق شخصیمان دست به خلق کتاب با موضوعات اینچنینی بزنیم کار درستی نیست. متأسفانه جوانهای بسیاری به سراغ کتابهای یادگار مانده از گذشته میروند و گمان میکنند به صرف قدیمی بودن میتوان به نوشتههای آنها اتکا کرد.این آثار از تاریخ، مقتل و شعر شروع شده و در دوران ما گسترش بیشتری از جهت موضوعی پیدا کرده است. از جمله در شاخههای مختلف هنری همچون خوشنویسی، موسیقی، پژوهش هنری و… هم آثاری بهوجود آمده است.»
فروغی تأکید دارد که تنها با برگزاری یک جایزه نمیتوان راه به جایی برد و سازمانهای دولتی و حکومتی هم با اتکا بر بودجه و امکاناتی که دارند با برپایی جوایزی مشابه میتوانند به معرفی آثار ارزشمند نزد مخاطبان کمک کنند. او تأکید میکند:«با توجه به حساسیتی که پرداخت به چنین موضوعاتی دارد تلاش کردهایم تا از حضور داورانی مجرب در همه حوزهها بهرهمند شویم، افرادی که بیاغراق از چهرههای شناخته شده هر یک از حوزهها هستند و آثار شاخصی هم خلق کردهاند که اسامی آنان در مراسم اختتامیه اعلام میشود.»
عضو شورای سیاستگذاری این جایزه در پاسخ به اینکه در کدام گروهها با بیشترین و در کدام بخشها با کمترین تعداد آثار روبهرو هستیم میگوید:«بیشترین آثار به حوزه تاریخ بازمی گردد و شامل پژوهشهای تاریخی، فرهنگی و هنری میشود. اما کمترین آثار متأسفانه به حوزه هنر بازمیگردد، از جمله در خوشنویسی که با وجود پیشینهای که در هنر شیعی و در پرداخت به مضامین دینی برخوردار بوده کمترین اثر را طی دو سال اخیر داشته است.»
او تأکید میکند که این مسأله نیاز به بررسی و حتی گفتوگو با اهالی خوشنویسی دارد، اینکه پای گفتههای هنرمندان هم بنشینیم تا ببینیم بحث فقدان حمایت مسئولان در میان بوده یا سایر مشکلات آنان را از این کار بازداشته است.
فروغی معتقد است که در روزگار فعلی باید با نگاهی امروزی به سراغ بازگویی مضامین دینی برای نوجوانان و جوانان رفت، البته او اضافه میکند که این به روز کردن زبان گفتار و نوشتار نباید به تغییر اصل پیام بینجامد.
غلبه فرهنگ شفاهی بر مکتوب از جمله مشکلاتیاست که به گفته فروغی همچون دیگر حوزههای تاریخی آسیبهایی برای مباحث دینی داشته است، این نویسنده و پژوهشگر هنری ادامه میدهد: «تاریخ در اغلب حوزهها همچنان با غلبه فرهنگ شفاهی روبهروست. بهعنوان نمونه هنوز تاریخ مدونی در ارتباط با مرثیه خوانها نداریم و هر چه هست متکی بر تاریخ شفاهی است. زمان آن فرا رسیده که داشتههای خودمان را به شکل مکتوب حفظ کنیم. این مسأله هم تنها به مباحث دینی مرتبط نمیشود و تمام شاخهها را دربرمی گیرد. نباید از نقد نوشته هایمان بترسیم و از بررسی آنها استقبال کنیم تا اصلاح شوند و به بهترین شکل در دست مخاطبان قرار بگیرند.»
او در پایان گفتههایش تأکید میکند «همه آنهایی که کاری از عهدهشان ساخته است باید برای از میان بردن خرافات و تفکرات اشتباه از فرهنگی شیعی تلاش کنند تا آیندگان با آثاری برخاسته از واقعیت روبهرو شوند. اتفاقی که اگر در راستای آن تلاش نشود صدمهاش گریبان نسلهای آینده را خواهد گرفت.»
۲۴۱۲۴۱