سینماسینما، رضا دانش پژوه

سالهایی که در هندوستان زندگی می کردم گاهی اوقات فرصتی پیش می آمد که در به‌واسطه در اختیار داشتن سالن نمایش فیلم آرشیو فیلم هند در شهر پونا، دست به نمایش فیلم های ایرانی بزنم. یکشنبه های اول هر ماه سالن برای یک اکران در اختیار سینمای ایران بود. آن موقع آقایی به اسم میرزایی مسئول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در کنسولگری بمبئی بود و علاقه زیادی به حضور فیلم های ایرانی و نمایش آن در هند داشت. فیلم چند کیلو خرما برای مراسم تدفین سامان سالور هم که از جشنواره بمبئی جایزه گرفته بود را همیشه به یاد داشت. اولین بار که فیلم جرم را دیدم در اولین جشنواره بین المللی فیلم کیش بود. تقریبا سئانس آخر بود که فیلم پخش شد و خیلی ها روی زمین نشسته بودند. در بین فیلم های مسعود کیمیایی من فیلم بلوچ را بیشتر از همه دوست دارم. شاید دلیلش شخصی باشد و توجیه سینمایی در مقابل طرفداران فیلم قیصر نداشته باشد. مدتی گذشت و نسخه ویدیویی فیلم جرم منتشر شد. تعدادی از پوسترهای فیلم و یک نسخه دی وی دی از فیلم را با خودم به هند بردم. قبلا هم فیلم می بردم و با روال نمایش فیلم آشنا بودم. برای بعضی از فیلم ها خیلی اذیت می شدم. بعضی فیلم ها هم راحت بود. مثلا سخت ترین فیلمی که در آن سالن نمایش داده شد، فیلم «او» ساخته رهبر قنبری بود که برای پخش آن کلی داستان درست شد و نهایتا با استقبال هندی ها و ایتالیایی ها روبرو شد. اما نمایش فیلم جرم فرق می کرد. یک کار دلی بود و اصلا منافع مالی در پخش فیلم ها وجود نداشت. چون نمایش ها بیشتر برای سینماگران و هنرمندان بود هر ماه هزینه ای را باید جمع می کردم و یا پس اندازم را صرف پذیرایی می‌کردم. چون در برنامه اکران فیلم های ایرانی با پذیرایی و احترام خاصی روبرو بودند همیشه شلوغ بود. هندی ها بیشتر سینمای ایران را با عباس کیارستمی و مجید مجیدی می شناختند. از میان آثار مجیدی فیلم بچه های آسمان شاخص بود و تقریبا همه شان دیده بودند ولی بیشتر آثار کیارستمی را دیده بودند.


یک روز قبل از اکران فیلم جرم ما متوجه شدیم که فیلم زیرنویس ندارد و ما به کلی فراموش کرده بودیم که فیلم زیرنویس ندارد. زیر نویس فیلم چندین ساعت طول می کشید و برای تهیه خروجی با کیفیت فیلم کلی زمان نیاز داشتیم‌. آن موقع آقای سید علی مصطفوی مسئول بخش فرهنگی انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در پونا بود. مسئله را به ایشان گفتم. تقریبا ۲۰ دقیقه طول کشید تا از یک سردرگمی درآمدیم. آقای مصطفوی به دانشجویان پیام داده بود که فردا همه در آرشیو فیلم هند برای اکران فیلم جرم مسعود کیمیایی حضور داشته باشند. هر کس جایی نشسته بود و برای خارجی ها دیالوگ ها را ترجمه می کردند. بعد از پایان یافتن فیلم انگار تجربه جدیدی از اکران را پشت سر گذرانده بودند‌. چون تصور می‌کردند که ما به شیوه جدیدی از اکران دست زده ایم و مترجم ها را استخدام کرده ایم‌، در صورتی که ماجرا به آماده نشدن زیر نویس فیلم برمی‌گشت.

hotnews • دسته‌بندی نشده • 4 سال پیش • dahio.com • 15

برچسب‌ها



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها