نیازی به بازتاب روایتهای خیلی دور و دیر نیست، اشاره به ماجرای مرد «زیر آوار مانده» ساختمان متروپل که ساعتی قبلتر نیروی امدادی بود و گزارش بدساخت و ناباورانه مرگ حسین عبدالباقی(فارغ از درست یا نادرست بودن خبر) نمونههای نزدیک و در یادها مانده است.
هر رسانهای (به وسعت صداوسیما) اعتبارش را از اعتماد مخاطب میگیرد. این سرمایه به رسانه فراگیر امکان میدهد بهغیراز انجام وظیفه ذاتی (اطلاعرسانی صحیح و بهموقع) جهتگیری سیاسی، هدایت افکار عمومی و… را در دستور کار و اهداف خود قرار دهد. موازنه مخاطبان – تولیدکنندگان تا آنجا برقرار است که تولیدکنندگان آشکارا دست به تحریف واقعیت و قلب موضوع نزده و اعتماد را مخدوش نکنند. مسیری که چند سالی است صداوسیما اصرار دارد تا در آن گام برداشته، مخاطب را از آن سازمان عریض و طویل ناامید کرده رویگردان کند.
موارد اخیر که اشتباهات صداوسیما را از اتفاقات بداهه حین اجرای یک برنامه زنده جدا میکند، تحریف واقعیت است. اینکه مجری برنامه «الهام عابدینی» درباره فارسی حرف زدن مهمان خارجی بگوید: «کارشناس برنامه فردی هندی بوده که در ایران ساکن است و تا حدی فارسی بلد است اما برای یک گفتگوی طولانی بهراحتی نمیتواند فارسی صحبت کند؛ ما ابتدای گفتگو هم اعلام کردیم که این کارشناس در ایران است.» دردی را درمان نمیکند. ساخت برنامه خبری (زنده، مستند، گفتگو و…) بر پایه اطلاعات نادرست و مفروضات غلط سم مهلکی است که ریشه هر سابقه و اعتماد را خشک میکند.
از دوست و رفیق و همحزبی و هممسلکی نمیشود کارشناس واقعی ساخت و با آن افکار عمومی را کنترل کرد چراکه دیر یا زود تشت رسوایی این دست کارشناسان میافتد؛ حتی اگر به بام وزارت بروند. کارشناسانی که روزی در برنامههای تلویزیونی و سایر بسترها میخواستند با یکمیلیون تومان شغل درست کنند با میلیاردها تومان منابع زیردست نتوانسته و با اتلاف منابع و زمان ارزشمند یک ملت استعفا دادند.
افکار عمومی توده بیشکلی نیست که سازندگان بتوانند به آن شاکله داده و به مقصود خود برسند. افکار عمومی آن روز به رسانه اعتبار داده و آن را ارج مینهند که احترام شایسته خود را از برنامهسازان تا سطح کلان ببینند. اینکه هیچکدام از مدیران در برابر این اتفاقات نه استعفا که حتی زحمت عذرخواهی را هم به خود نمیدهند، جای تأسف دارد و صد البته نباید انتظار داشته باشند مخاطبان آن گزارشهای مجهول و آن گزارههای آبکی بعد از آن را باور کنند. گفتن این که «کارشناس هندی ساکن ایران است»، «رونالدو این حرفها را زده ولی نه روی این تصاویر» قطع برنامه زنده و پایان وقت برنامه به فلان بهانه و موارد بسیار، با یکی دو گزارش و ادعای مجری و سازنده برنامه، ترمیم اعتبار نمیشود و آب رفته را به جوی برنمیگرداند. اصرار رسانهای همچون صداوسیما به تک روایت سازی از بین بردن سرمایه ملی و مالی است که شهروندان از مالیات خود (سایر درآمدهای دولت) هزینههای سرسامآور آن را پرداخت میکنند.
اینکه صداوسیما به دنبال آن است که تک روایت خودش را به همه قالب کند یا همه را در قالب تنگِ تک روایتش جا دهد، هیچ منفعتی نداشته و همان تک روایت را هم نابود میکند. همه دنیا که امکان ندارد، همه مردم سرزمین خودمان هم نه حتی تمام کارمندان همان سازمان از برنامهساز و تولیدکننده تا مجری و نیروی خدماتی هم به آن تک روایت مدیران صداوسیما باور ندارند.
۲۱۰۶۲۲