۱. دائم الرئیسان و آقازادگان. از آنجائیکه رئیسان ما کلا از گهواره تا گور – البته قبل از تصویب قانون بازنشستگی – رئیس بودهاند و از نعمت راننده و ماشین برخوردار، پس همیشه مهماند و جایگاه آنها یا در خودروست، یا پشت میز و یا در جلسه. آقازادگان بالا شهر نشین هم چون همیشه راننده داشته و امنیتشان مهم بوده است اصلا با دوچرخه در شیبهای شمیران سر سازگاری دارند.
۲. بتونیان: این گروه تکلیفشان با خودشان و ما مشخص است. اگر اتوبان و پل و زیر گذر نسازند، پس چه کنند؟ چه کسی برای بودجههای دولت و شهرداریها نقشه بکشد؟
۳. درمانیان: اینها مانند بتونیان هستند. با دوچرخه کار و کاسبی اشان کساد میشود. پس شما را میترسانند اگر سوار دوچرخه شوید گازهای سارین موجود در کره زمین یک راست میرود در ریه دوچرخه سواران. نانشان در دود بودن آسمان، بیمار شدن مردم و داغ بودن کشت و کشتار است.
۴. قاچاقچیان: این جماعت هر چه با شادابی، سلامتی و ورزش سر و کار داشته باشد مخالفند. دوچرخه سواری که معتاد نمیشه خار چشم همه قاچاقچیان مواد مخدر است.
۵. بی اخلاقان: دوچرخه سوار چشم چران نیست، چون باید حواسش باشد تا تعادلش را حفظ کند. دوچرخه سوار خانم نیز اصلا به درد چشم چرانی نمیخورد، چون حسابی خود را می پوشاند و زود از چشم دور میشود. تازه دنبال بزک مزک کردن هم نیست.
۶. ژن خوبان: کسی که ژنش خوب است به دلیل اهمیتی که دارد باید با بهترین، امن ترین، مدرنترین و سریعترین وسیله نقلیه جابجا شود تا وقتش تلف نشود و به امور مهم بپردازد.
۷. دلواپسان: اینها خیال می کنند دوچرخه سواران همه جاسوسان آمریکا و اسرائیلاند که سوار دوچرخه شدهاند تا انقلاب مخملی راه بیاندازند.
۸. دلار فروشان: اگر مردم سوار دوچرخه شوند، پس دیگر به وارد کردن خودرو، لوازم یدکی و دارو نیازی نیست و دلار هم بالا نمیرود.
۹. مسافرکشان و اسنپیان: هر ۱۰ دوچرخه سوار نان یک مسافر کش و اسنپی را آجر می کند. چرا موافق باشند؟
۱۰. گمرکیان و وزارت صناعیان: دوچرخه هیبریدی کالای لوکس است و هر کس آن را وارد کند باید ارث بابایش را بپردازد.
۱۱. جریمه نویسان: اگر مردم با دوچرخه بروند، یکی از مهمترین منابع درآمدی کشور قطع می شود. خود دوچرخه سوارها هم که یک عده آدم حسابی و با فرهنگاند و اصلا خلاف نمیکنند.
۱۲. تنبلان: اینها صادقترین جماعت ضد دوچرخه هستند. کاری را که با بنزین مفت میشود انجام داد چرا باید برایش کالری صرف کرد!
۱۳. خودروسازان: اینها سیزدمین گروهند، همین سیزده بودنشان خیلی معنی دارد. تازه اون بقیه هم نمیدانند که کلا استخدام شرکت های خودروسازی هستند.
۱۴. سوسولیان: این ها همان باکلاسان هستند که مباد بر ترکیب خط اتوی شلوارشان چروکی افتد. آنها می گویند: دوچرخه واسه بدبخت بیچارهاست. آنها چشمشان به مجلس و دولت است که همچنان بنزین مفت بده تا خرخره شاسی بلندشون را پر کنند و ویراژ بدهند، دود کنند و هر از چند گاهی هم مردم را زیر کنند.
۱۵. خسیسان: به خسیس گفتند چرا دوچرخه نمی خری: گفت پول ندارم، قسطی نمیدهند؟
۱۶. ترسویان: بعضی از همه چیز میترسند، با تعادل روی دوچرخ مشکل دارند. بعضیهاشون اینقدر ترسو هستند که حتی “میترسند” بگویند از دوچرخه “میترسند”.
۱۷. عبوسان: بعضی دلشان میخواهد همیشه عبوس باشند. دوچرخه سواری به دلیل ایجاد شادابی، آنها را اذیت میکند.
۱۸. منفیان: بعضی منفیاند، هر چه بگویی برایت فقط دلیل رد میآورد. بگو دوچرخه خوب است هزار دلیل می آورد که نه بد است. بگو دوچرخه بد است هزار دلیل می آورد که خوب است.
۱۹. ترامپیان: کلا ترامپ و دارو دستهاش با هوای پاک مشکل دارند. آنها با گازهای گلخانهای است که می توانند حسابشان را منبسط کنند.
۲۰. این آخری شما هستید که نمره تان ۲۰ است و با دوچرخه سواری همیشه شاداب و سالمید و با همت خود کاری می کنید که ۱۹ گروه بالا هم به راه راست هدایت شوند.
نتیجه گیری اخلاقی: اکثریت شورای امید انسانهایی شریف، با معرفت، صاحب دانش و مردم دوست هستند و نشان خواهند داد که لایق رای مردم تهران بودند. آنها در اقدام انسان محورانه در راستای برنامه سوم توسعه شهر تهران با اختصاص ۵ درصد از بودجه شهرداری به ایجاد مسیرهای دوچرخه سواری، امید را به شهروندان برمیگردانند. آنها میدانند که برای حفظ امید در مردم فقط دو سال وقت دارند و به هیچ کس در شورا اجازه نمیدهند با دوچرخه ستیزی، حادثه تلخ شورای اول را تکرار کند.
* استاد دانشگاه تهران
۴۲۲۳۸