علیرضا جوادی: «درآمد کافی» واژه رنگ‌ و رو رفته فوتبال ایران است و این مشکل در یکی دو سال اخیر فوتبال ایران شکل نگرفته است. حداقل از زمانی که لیگ ایران به‌عنوان یک لیگ حرفه‌ای  معرفی شد، کلمه بدهی با باشگاه‌های ایرانی خو گرفته است و دست از سر آن‌ها برنمی‌دارد، چراکه این باشگاه‌ها درآمد زیادی را کسب نمی‌کنند و هزینه‌هایشان با درآمدهایشان برابری نمی‌کند تا فقط بدهی‌ها، انباشته شود.

سرخابی‌های پایتخت از پرهزینه‌ترین تیم‌های ایران هستند؛ استقلالی‌ها طبق اعلام رسانه‌های خارجی حدود 1.8 میلیون دلار برای مربیان خود خرج کرده‌اند. در پرسپولیس هم شرایط بهتر از استقلال نیست و سرخ‌پوشان پایتخت بعد از برانکو هم برای کادرفنی خود حسابی دست به جیب شدند و طبق اعلام رسانه‌ها داخلی حدود 1.2 میلیون دلار خرج کرده‌اند تا این دو تیم فقط سه میلیون دلار برای سرمربی‌های خود خرج کنند. سیاست‌های باشگاه‌ها برای استفاده از بازیکنان خارجی هم چندان متفاوت نیست و سرخابی‌ها در این زمینه هم حسابی دست به جیب هستند. طبق تخمین رسانه‌ها، استقلالی‌ها حدود یک میلیون دلار برای دیاباته و میلیچ خرج کرده‌اند و درصورت جذب ترئو این مبلغ افزایش می‌یابد. پرسپولیسی‌ها برای رادوشویچ، بشار رسن و جونیور دست به جیب شدند و یک میلیون دلار را برای این سه بازیکن خرج کردند تا مجموع خرج سرخابی‌ها برای بازیکنان و کادرفنی به پنج میلیون دلار برسد. در تیم‌های دیگر مدعی هم شرایط بهتر نیست و این تیم‌ها با درآمد کم‌تر، هزینه‌های سرسام‌آوری می‌کنند. سپاهانی‌ها فصل گذشته قراردادی به ارزش حدود 2.5 میلیارد تومانی با امیر قلعه‌نویی امضا کردند و احتمال می‌رود که این مبلغ در این‌ فصل افزایش داشته باشد. زردپوشان برای بازیکنان خارجی حدود یک میلیون دلار خرج کردند تا چندین بازیکن خارجی را در ترکیب خود داشته باشند. تراکتوری‌ها اما گران‌ترین قراردادها را بسته‌اند و حتی با برخی از بازیکنان داخلی خود قراردادهای سنگین دلاری بستند تا هزینه سرسام‌آوری متحمل شوند. نکته‌ای که با فوتبال ایران نمی‌خواند این است که این باشگاه‌ها چقدر درآمد دارند که فقط برای بازیکن خارجی تا این اندازه هزینه می‌کنند؟

اما نکته اصلی این است که چگونه درآمدهای باشگاهی به این سطح می‌رسد و جدا از ناکارآمدی‌ها، چه عواملی باعث شده‌اند تا پولی که باشگاه‌های ایرانی به‌دست می‌آورند تا این اندازه کاهش یابد؟

هواداران شور سابق را ندارد!

در چند سال گذشته، بیش‌تر درآمد باشگاه‌ها (مخصوصا سرخابی‌ها) از سامانه‌های هواداری به‌دست آمده و تیم‌های بزرگ بخش قابل توجهی از درآمد خودشان را از این منبع تامین می‌کنند. در دو، سه سال اول فعالیت این سامانه‌ها، منابعی که به‌دست آوردند باعث شد تا استقلال و پرسپولیس با دغدغه کمی تیم‌شان را ببندند و آماده رقابت برای بالانشینی شوند. در حال حاضر اما با افزایش قیمت دلار و شرایط ایجاد شده، قرارداد بازیکنان داخلی و خارجی افزایش زیادی داشته‌ است، اما هواداران حاضر در سامانه‌ها زیاد نشدند و حتی کاهش داشتند. این اتفاق به این معناست که یکی از شاهرگ‌های اصلی درآمدهای باشگاه قطع شده‌ است تا تقریبا تبلیغ‌های باشگاه‌ها برای این شرکت‌ها برای هیچ و پوچ باشد و هزینه‌های یک‌سال این باشگاه‌ها تامین نشود.

بی‌معنا مانند حق پخش

روایت حق پخش تلویزیونی کلاف ساده‌ و باز شده‌ای است که در ایران به داستان پیچیده‌ای تبدیل شده است. داستانی که فهمش بسیار ساده است؛ باشگاه بازی می‌کنند، شبکه تلویزیونی بازی را پخش می‌کند، مخاطب جذب می‌کند و شبکه از این مخاطبین سرمایه به‌دست می‌آورد و به باشگاه مبلغی را پرداخت می‌کند تا باشگاه توانایی برگزاری دوباره بازی را داشته باشد. این روایت کلی حق پخش است و داستان کشورهای صاحب فوتبال مانند انگلیس، اسپانیا و آلمان در سیستم حق پخش به این شکل است و فقط درمورد جزئیات با یکدیگر تفاوت دارند. در فوتبال ایران اما شرایط به گونه‌ای دیگر است و تیم‌ها درآمدی از حق پخش بازی‌ها کسب نمی‌کنند و یکی از راه‌های اساسی برای کسب درآمد عملا از بین می‌رود.

تبلیغات محیطی روی هوا!

چندی پیش فدراسیون فوتبال در آستانه شروع لیگ برتر، تعرفه تبلیغات محیطی را اعلام کرد تا مشخص شود فدراسیون فوتبال هنوز کاری برای کسب درآمد از این راه در نزدیک شروع لیگ برتر انجام نداده است و باید منتظر بماند و ببیند که آیا شرکتی تمایل همکاری با این نهاد را دارد یا نه! این در حالی است که فدراسیون فوتبال در سال‌های گذشته هم نتوانسته بود درآمد چندانی را برای باشگاه‌ها ایجاد کند و باشگاه‌ها بی‌خود و بی‌جهت برند خودشان را برای چیز بیهوده‌ای به اسم تبلیغات محیطی خرج کردند تا زمانی که آن‌ها در زمین تلاش می‌کنند، شرکت‌های دیگری در کنار زمین مطرح شوند.

درآمد از لباس؟ مطلقا ممنوع

یکی دیگر از راه‌های کسب درآمد برای باشگاه‌ها فروش پیراهن و بستن قرارداد با اسپانسر لباس است. در فوتبال ایران اما قوانین کپی‌رایت و مدیریت غلط دست‌وپای باشگاه‌های فوتبال را می‌بندد و اجازه موفقیت به باشگاه‌ها را نمی‌دهد. اگر قدمی در فروشگاه‌های ورزشی بزنید، با حجم عظیمی از لباس‌های تقلبی مواجه خواهید شد که با قیمت بسیار کم‌تری از لباس اصلی به فروش می‌رسند. خرید و فروش هر دست از این لباس‌ها، ضربه سنگینی به باشگاه‌های ایرانی می‌زند چراکه درآمدهایشان را قطع خواهد کرد، اما با این حال نباید از مدیریت غلط هم غافل شد. مدیریت غلط در این قسمت، یکی از تاثیرگذارترین عوامل روی این تیم‌هاست، به این دلیل که مدیران تیم‌های بزرگ به گرفتن البسه رایگان از برندها راضی می‌شوند و حاضر نیستند که برای کسب سرمایه مذاکره کنند و به این شکل، درآمد این قسمت هم برای باشگاه‌های ایرانی از بین می‌رود.

خرج زیاد با جیب خالی و انباشته شدن انبوهی از بدهی‌ها خلاصه مدیریت تیم‌های لیگ ایران است و نجنگیدن برای حق پخش و تبلیغات محیطی به قسمتی از جریان مدیریت کلی فوتبال ایران تبدیل شده است و به یکی دو نفر از مدیران محدود نمی‌شود. با این روندی که فوتبال ایران در پیش گرفته است، بدهی‌های تیم‌ها کمر آن‌ها را خواهد شکست و فوتبال و لیگ ایران با این روند رو به نابودی خواهند رفت.

255 43

hotnewsسایر5 سال پیش • dahio.com • 73



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها